Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی
Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

در این مقاله درباره چیزهایی بسیار ساده‌ای بحث می‌کنیم. که می‌تواند اغلب اوقات فریبنده باشد-در زير نمودار بالانس يك حساب را در تست استراتژی (BackTest) مي بينيد. در گزارشات تست استراتژی برای مبتدیان ما می‌توانیم اغلب نمودارهای بالانس-اکویتی نمایی ببینیم و نتایج تستهای بسیار زیادی را در انتهای دوره تست مشاهده كنيم. چنین نتایجی معمولاً باعث اظهار نظرهایی شک‌ دار از سوی متخصصان اکسپرت می‌شود که می‌دانند این نتایج خوب از کجا آمده، و بلافاصله پیشنهاد می‌دهند که نتایج با لات ثابت 1.0 نشان داده شود.

 

00- Recovery Factor یا فاکتور بازیابی
00- Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

فرض می‌شود که نتایج تست با لات ثابت 0.1 منعکس کننده تمام معایب و مزایای یک استراتژی می‌باشد استدلال برای این فرضیه کاملا آشکار و روشن است. برای بیشتر جفت ارزها این نمودار نشان می‌دهد که در دوره تست چند نقطه(point) در طول یک استراتژی نمایان می‌شود. یک سری بحث‌های معتبر وجود دارد که یک استراتژی می‌تواند چالشی باشد اگر با پوينت‌ها (points) سود ده باشد. اما اگر انتظارات ریاضی (mathematical expectation) منفی باشد.، چنین استراتژی‌ای به سختی می‌تواند سود ده باشد حتی با مدیریت سرمایه صحیح.  یک دلیل قانع کننده دیگر یک منحنی با 0.1 لات نزدیک به خط راست نشان دهندهً ثبات استراتژی می‌باشد که به سختی می‌توان در یک منحنی نمایی (exponential) آنرا مشاهده کرد. به هرحال، علی رغم تمام این مزایا، این نمودار دارای معایبی نیز می‌باشند که آشکار نیستند. برای فهمیدن همه این‌ها اجازه دهید که نتایج یک استراتژی ساده با سیستم‌های متفاوت مدیریت سرمایه (Money Management) تحلیل کنیم و نمودارها را با هم مقایسه کنیم.

انواع مدیریت سرمایه که در این تحلیل بکار رفته

برای کاربرد صحیح مدیریت سرمایه باید نخست با استفاده از منابع معتبر آموزش مدیریت سرمایه گذاری و ریسک و آموزش مدیریت سرمایه‌ سیستم‌ها و روش‌های مختلف مدیریت سرمایه را شناخت.، سپس سیستم مدیریت سرمایه‌ی متناسبی با کلیت سیستم معاملاتی خود انتخاب کرد. البته همیشه گزینه‌ی استفاده از نرم افزار مدیریت سرمایه را هم خواهیم داشت. حال ما سه نوع از مدیریت سرمایه را که در آن‌ها حجم پوزیشن‌های باز شده یا ثابت است و یا تابعی افزایشی از حساب سپرده می‌باشد، تحلیل می‌کنیم. امکان داشتن یک مدیریت سرمایه کارآمد با در نظر گرفتن نتایج معاملات قبلی، به نظر من معقول به نظر می‌رسد حتی زمانیکه احتمال یک سری معامله سود/ضرر به طرز قابل توجه‌ای بالاتر از شانس معاملات با نتایج مخالف که پشت سر هم باشد. بنابراین، این‌ها سیستمهای مدیریت سرمایه این مقاله می‌باشند.:

حالت اول: conservative

حالتی که لات ما 0.1 ثابت باشد و به مقدار سرمایه‌گذاری در حساب ربطی نداشته باشد که آنرا استراتژی محافظه کاری می‌گوییم.

حالت دوم: geometrical MM

2- حجم لات متناسب با مقدار سرمایه است. این حالت تهاجمی مدیریت سرمایه است که آنرا مدیریت سرمایه هندسی می‌نامیم.

حالت سوم: moderate strategy

3- حجم لات متناسب با ریشه دوم (جذر) سرمایه افزایش می‌یابد که آنرا یک استراتژی میانه رو می‌نامیم.

هر یک از این سیستم‌ها می‌توانند کد شده و به صورت نرم افزار مدیریت سرمایه در استراتژی معاملاتی مناسب استفاده گردند.

حال با بهره‌گیری از آموزش مدیریت سرمایه‌ اکسپرتی به نام “20_200 expert_v4.2_AntS” را تحلیل می‌کنیم. ما پارامترهای EA را بهینه‌سازی نمی‌کنیم  چون در محدوده و حوصله این مقاله نمی‌گنجد. بگذارید پارامترهای پیش گزیده را در EA استفاده کنیم. ما تست را روی حالت تيك روی نمودار یک ساعت EURUSD از تاریخ 07-07-2000  تا 15-03-2008 انجام می‌دهیم.این دوره زمانی بطور عمومی و بین المللی برای تست با لات 0.1 انتخاب شده و نمودارهای بالانس خوبی را به ما می‌دهد. دقیقاً این EA برای توضیح منظور این مقاله انتخاب شده.

قسمت بزرگتر این EA تابعی برای انتخاب لات lotsize کمی طولانی‌تر از 1000 خط می‌باشد (یا 44k از 50k حجم فایل) که خود منحصر به فرد بودن آنرا نشان می‌دهد. این تابع در شکل کوتاهتری اعمال شود اگر ما تابع لات را وابسته به بالانس کنیم با یک خط ساده با لات لازم 0.1 حداقل اختلاف تخمین محاسبات در کد اصلی در “nodes” (پوینت‌هایی که لات در آن‌ها اندازه‌گیری شده است.) تنها یک نود “node” را در مرز آن نشان می‌دهد. این قضیه به سختی می‌تواند پارامترهای استراتژی را تحت تاثیر قرار دهد. من تصمیم گرفتم که منطق دقیق انتخاب اندازه‌ی لات را مطالعه نکنم و کد را تغییر دادم که بسیار کوچکترش کنم (EA اولیه فقط حاوی مدیریت سرمایه‌ی فعال با توجه به تابع انتخاب لات بود.) قسمت‌هایی که مرتبط و متناسب با افزایش حجم لات نبودند و نیز مولفه‌های مارتینگل از کد EA کنار گذاشته شده است. کد انتخاب شده در این مقاله شامل این موارد نمی‌باشد. در زیر تابع محاسبه حجم لات مناسب برای جفت ارز EURUSD را مشاهده می‌کنید:

01- Recovery Factor یا فاکتور بازیابی
01- Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

در اینجا ما از منطق یک مبتدی برای پیگری قضیه استفاده می‌کنیم.

1-به عنوان یک مبتدی از فروم بازدید کرده و وارد قسمت کدها می‌شویم. EA را می‌بینیم و تصمیم می‌گیریم ببینیم که آیا مناسب برای معاملات می‌باشد؟ مبتدی نیاز به بررسی سورس کد ندارد و فقط نیاز به یک نتیجه‌ی سریع دارد.

 2-مبتدی نیازی به بررسی قابلیت اعتماد نتایج تست با توجه به تغییرات داده‌ها در تاریخچه ندارد. او تنها یک محدوده تست از چند سال پیش تاکنون را انتخاب کرده که در آن EA نتایج خوبی می‌دهد. او اعتقاد دارد که EA در آینده نیز همین رفتار را دارد، زیرا تقریبا 8 سال نتایج خوبی داده است.

3-بعد از گرفتن نتایج تست با لات 0.1 با مراجعه دوباره به فروم و دیدن نتایج کامنت‌های افراد باتجربه‌تر و اعتماد بیشتر به این استراتژی، یک قدم جلوتر گذاشته و تصمیم به معرفی مدیریت سرمایه هندسی می گیرد.؛ یعنی پوزییشن را با توجه و متناسب با اندازه بالانس، حساب باز می‌کند. او همچنین فکر آن را نمی‌کند که حد ضرر بیش از حد سود است زیرا کد را اصلاٌ نگاه نکرده. او نمی‌داند که منحنی بالانس چگونه تغییر می‌کند.

4-سرانجام مبتدی ما تصمیم به تغییر MM (مدیریت سرمایه) می‌گیرد و مدیریت سرمایه را با توجه به مواد بالا در نظر می‌گیرد.

ما نتایج بدست آمده را آنالیز خواهیم کرد و پارامترهایی که در نتایج تست در نظر می‌گیریم : سود خالص- حداکثر ضرر- به درصد و ضریب بازیابی می‌باشد.

  • تست شماره 1: لات ثابت 0.1

نتایج تست به صورت جدول زیر می‌باشد.

02- Recovery Factor یا فاکتور بازیابی
02- Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

03- Recovery Factor یا فاکتور بازیابی
03- Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

ما پارامتر دیگری به نام فاکتور بازیابی (RF) اضافه می‌کنیم: (به نتایج جدول)

RF (Recovery Factor) = Total Net Profit / Maximal Drawdown = 9911.72 / 923.58 = 10.73

 

04- Recovery Factor یا فاکتور بازیابی
04- Recovery Factor یا فاکتور بازیابی
  • تست شماره 2:

قسمت اول: حجم لات با بالانس تناسب دارد: (0.1/$1000)

من در زیر چند خط گزارش که می‌تواند برای ما جالب باشد، قرار داده‌ایم:

05- Recovery Factor یا فاکتور بازیابی
05- Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

نتایج آماری بدست آمده از مدیریت سرمایهً هندسی اغلب بسیار بهتر از نتایج در واقعیت بدست می‌آید به خاطر جزئیاتی که بعداٌ بحث می‌شود.ضررهای (Draw down) میان مدت را که به نظر در شکل بدون اهمیت می‌باشند، بصورت کامل نشان می‌دهد. شما می‌بینید که این درودان ها خیلی کوچک نیستند و گاهی به %50 بالانس حداکثر می‌رسد ( در واقع، مسأله آخرین ضرری که زمانی که به حداکثر بالانس می‌رسیم نمی‌باشد.)

مدیریت سرمایه  هندسی

من حالا بحث این را نمی‌کنم که آیا حجمهایی که در بالانس حداکثر ( در حدود 540 لات) باز شده برای بروکرها واقعی می‌باشد یا نه.ما می‌بینیم که سود خالص  بسیار زیاد شده اما حداکثر ضرر از %70 بیشتر شده و ضریب بازیابی برابر است با:

RF = 1989283.04 / 3883421.15 = 0.51

 به طرز خطرناکی کم شده و اکنون از عدد یک هم کمتر است. چنین RF کمی نتیجه آخرین درودان می‌باشد اما ما علاقه‌ای به فریب دادن خود نداریم و قصد نداریم که درودان را از گزارش خود حذف کنیم. درسته؟این حالت در مقالهً معروف  “My First ‘Grail'”  ، که بیشترین نقل قول در فروم از آن شده، شرح داده شده است. این درس دیگری برای یک مبتدی است نتایج تست با لات 0.1 خود و دیگران را می‌پذیرد. بنابراین تست کردن در لات 0.1 به نظر گول زننده می‌آید. ( افزایش حجم بدون در نظر گرفتن عواقب!)

علی رغم نمایش آشکار از انتظارات مثبت ریاضی و قابلیت و ثبات تست در لات 0.1 ،این قضیه برای اضافه کردن روشی تهاجمی برای مدیریت سرمایه با در نظر گرفتن آن نتایج، کافی نمی‌باشد.

دلیل تغییر سریع و تند و تیز منحنی و شاخصه‌های آن و پارامترهای آن آشکار است. زمانی که با لات 0.1 تست می‌کنیم به دلیل شکل پارابولیک خطرات ناشی از ریسک کم و کمتر شده زیرا حجم لات نسبت به سرمایه موجود با توجه به منحنی کم و کم‌تر می‌شود. اما در مدیریت سرمایه هندسی این ریسک کم نشده و ثابت باقی می‌ماند. این قضیه در انتهای نمودار با فرو رفتگیها‌ی بزرگ خود را نشان خواهد داد.

با مشاهده بیشتر: نسبت سود متوسط معامله به ضرر متوسط آن همچنین بدتر می‌شود. حالا معادل  20051.69/142644.96 = 0.141 –  است بجای 55.80 / 180.4 = 0.198 که در تست بالات 0.1 دیده شد. چرا؟ جواب در ادامه می‌آید. ضرر در مدیریت سرمایه هندسی از حجم لات در بالانس حساب مربوطه به لحظه بازکردن معامله محاسبه می‌شود. یعنی در نقطه ی بالای upper  مسیر بالانس پایین رونده. (بالانس در حال سقوط). در همین زمان حجم سود معامله با توجه به بالانس در لحظه باز شدن آن محاسبه می‌شود یعنی در نقطه پایین‌تر مسیر بالانس ( نمودار بالانس) و به نظر می‌رسد که کمی از معامله (ضرر) باشد.

یک مثال عددی: فرض کنید که در بالانس $5000 و با مدیریت سرمایه هندسی یک معامله با حجم  0.1*($5K/$1K) = 0.5  لات باز کرده‌ایم و حدود 100 پوینت سود کرده‌ایم. به این معنی که سود برای جفت ارز EURUSD معادل 500 دلار است. حال فرض کنید که بلافاصله پوزیشن باز کرده‌ایم که 100 پوینت ضرر به ارمغان ‌آورده، ضرر ما چقدر است؟ لات در اینجا برابر 0.1*($5K+$500)/$1K = 0.55 یعنی ضرر ما -$550  است که %10 بیشتر از سود ما می‌باشد.

این حالت در لات ثابت 0.1 اتفاق نمی‌افتد. چه نتایجی را می‌توان از این مطالب گرفت؟

  1. اگر شما نگاهی به مديريت سرمايه تهاجمی ( مدیریت سرمایه هندسی) بیندازید، به منظور داشتن یک منحنی بالانس خوب، باید درک کنید که منحنی تست بالات 0.1 باید عملاٌ ایده‌آل باشد و بدون هیچ فرورفتگی. هیچ کدام از متغیرهای مدیریت سرمایه‌ای که در معاملهً واقعی استفاده می‌کنید، نادیده نگیرید.اگر از مدیریت سرمایهً متفاوتی استفاده می‌کنید، به نتایج لات ثابت0.1 بسنده نکنید و آنراراهنمای خود قرار ندهید.
  2.  فراموش نکنید که مدیریت سرمایه هندسی درصد درودان  شما را فزایش می‌دهد. فرض کنید که با تست  بالات 0.1 در دورهً پنج ساله رشد 1000 درصدی  ( از 1$  به 11$) را نشان دهد. بهرحال، این یک عدد واقعی است. این دلالت بر 10 هزار پوینت در عرض 60 ماه دارد. یعنی 167 پوینت در هر ماه، فرض کنید در انتهای این 6 سال زمانیکه سرمایه برابر 11000 دلار می‌شود، شما درودان  خیلی کوچکی در لات 5.9 معادل%5 داشتید و بعد از آن آخرین معامله دارای سود شد و سرمایه شما اکنون مجددا 11$  است. دربارهً درودان  با مدیریت سرمایه هندسی (تهاجمی) چه فکری می‌کنید؟ 55 درصد از سرمایهً شما، صرف نظر از اینکه چقدر قبلاٌ این فرو رفتگی افزایش یافته بود. توضیحات بیشتری در راه است.
  3. این پیشنهادی است که اکنون ارائه می‌شود.از متوسط “the golden mean” در استراتژیهای MM (مدیریت سرمایه) استفاده کنید. به این معنی نیست که شما باید همیشه 0.1 لات استفاده کنید، بلکه استفاده از مدیریت سرمایهً هندسی روی معاملات میلیونی تنها یک رویا است که با در نظر نگرفتن ریسک بدست می‌آید.

اثبات بحثهای درودان مدیریت سرمایهً هندسی : اگر در طی تست بالات 0.1 درودان  در پایان دورهً تست برابر %5 باشد (زمانیکه بالانس قبل از معاملهً ضرر دار معادل $11k باشد)، این به معنی آن است که %5 * $11k = $550 یعنی 550 پوینت است. حال همین را با مدیریت سرمایهً هندسی حساب کنیم.

اگر این درواودان نتیجهً یک پوزیشن باز شده باشد ( به عنوان مثال، هیچ حد ضرری وجود ندارد)، استدلال ما ساده  است. فرض کنید قبل او این درودان  در مدیریت سرمایهً هندسی، بالانس به X *$1 k رسیده است( با توجه به این مدیریت سرمایه * حدود 11 می‌باشد اما در اینجا مهم نمی‌باشد.) سپس معامله x * 0.1  لات باز و سپس بسته می‌شود با ضرری معادل با

Lost * pipps – value = (x*0.1)*$10 *550

برابر 550x  که معادل 100% * ($550* x) = 55%  یعنی 55 درصد از سرمایه قبل از دوردان قضیه برای حالتی که در اودان نتیجهً چند ضرر پشت سر هم است، بسیار مشکلتر است، اما رسماٌ این معاملات می‌تواند به یک معامله الحاق ضود و این درودان  می‌تواند نتیجهً یک معامله در نظر گرفته شود.

بهرجال، بخاطر اثر جمع‌پذیری چندین معاملهً متضاد، نتایج کمی متفاوت خواهد بود.

این استدلال درست در زمان تهیهً این مقاله بدست آمد. زمانیکه من سعی کردم تا بطور منطقی نتایج تست با مدیریت سرمایهً هندسی را توضیح دهم. هنوز هم نتایج مرا شگفت زده می‌کند. قبل از این ملاحظات، من با بی‌تجربگی باور داشتم که هر استراتژی که با 0.1 لات منحنی با دراد دانهای کوچک ایجاد می‌کند، حتی مدیریت سرمایه، تهاجمی نیز می‌تواند در آن استفاده شود. اما هرگز فکر نمی‌کردم که در اودانها بدون نسبت در مقایسه با نتایج تست 0.1 لات رشد می‌کنند و حال من دربارهً استفادهً طولانی مدت از مدیریت سرمایهً هندسی شک دارم. دلیل آن ایین است که هیچ استراتژی بدون درودان  وجود ندارد…

تست شماره 2، قسمت دوم: EA  خوش شانس و مدیریت سرمایهً هندسی (MM)

اجازه دهید که مثال شگفت انگیز دیگری که بحث دربارهً درودان را تاًیید می‌کند، بیاوریم. این درسی به نویسندگان EA  خوش شانس است که آنرا با مدیریت سرمایهً هندسی استفاده می‌کنند. ( کد سورس را در این آدرس می‌توانید ببینید)

()double Get lots

{

;Return (NormalizaDouble (AccountFreeMargin()/1000,1))

{

اکسپرت EA برای استفاده کمی اصلاح شده ( استفاده با تست 0.1 لات) و از حد سود بزرگتر از یک پیپ (1pip) (با پارامترخارجی pr-limit=1 ). فرق دیگر آن با سورس کد، باز کردن یک اردر در یک زمان می‌باشد ( در این حالت کارکترهای منحنی بالانس را تغییر زیادی نمی‌دهد.) ما در اینجا علاقمند به بررسی اینکه آیا این کد با بروکر واقعی کار می‌کند یا نه نداریم. منظور ما این نمی‌باشد. کد تغییر داده شدهً EA در انتهای مقاله موجود است. تست با پارامترهای shift= 4 ,limit=10  . pr-limit=1  با لات ثابت 0.1 در پریود زمانی بین 2004.01.01  تا 2008.04.04 انجام شده (سرمایه اولیه $1k است.) این منحنی با لات است

این منحنی مساوی یک فرو رفتگی کوچک است که در خود تستر قابل مشاهده است اما در شکل دیده نمی‌شود . که در پریود زمانی بین 2004.12.31  تا 2005.01.07  از شمارهً 57890 تا 58857  می‌باشد. بگذارید این فرو رفتگی را به تفصیل در این محدودهً زمانی تحلیل کنیم. ( لات معادل 0.1 و ثابت است. بالانس اولیه در این قسمت مهم نمی‌باشد و 1000$ فرض شده زیرا ما علاقمند به اندازهً درودان  به پوینت (point) می‌باشیم نه به دلار.)

می‌توانیم ببینیم که بالانس حداکثر تقریبا معادل $1050  شده و حداقل آن $690  است. درودان  با لات 0.1 معادل $360 یعنی 360 پوینت. با انجام محاسباتی مشابه با آنچه قبلاٌ شرح داده شد، ما در می‌یابیم که با مدیریت سرمایهً هندسی این مقدار %36 درودان  رسیده است. بگذارید که این قضیه را در عمل با تست کردن همان زمان کوتاه با مدیریت سرمایهً هندسی اثبات کنیم. ( دقت در تابع GetLost() را به 0.01 گرد می‌کنیم یعنی با دو رقم اعشار)

درودان  واقعی حدود 32 درصد است ( زیرا آ نتیجهً یک اردر نمی‌باشد)، بهرحال ما اینجا چه چیزی می‌بینیم؟ تقریبا هیچ فرورفتگی در وسط نمودار دیده نمی‌شود (با 0.1 لات درودان  تقریبا معادل %0.5  68000/360 که در شکلهای مربوطه در حدود 60 برابر رشد کرده است! و این قسمتی از درودان  در انتهای دورهً زمانی است که تنها %0.98 با لات 0.1 است اما 1660 پوینت می‌باشد. این درودان  در عمل سرمایه را نابود می‌کند. اما اکنون ناکارآمد می‌باشد…

و حال بگذریم یک مثال ساختگی در نگاه اول با حس عمومی منطبق نمی‌باشد، بسازیم.

مثال مغایرت دار : تحقیق سطحی

بر پایه مشاهدهً دو معامله پشت سر هم مشابه پوینت (pointd) اما با علامت مخالف می‌تواند سبب ضرر در مدیریت سرمایهً تنها می‌باشد. ما می‌توانیم چنین منحنی بالائی را با رشد ثابت زمانیک با لات 0.1 تست شده ایجاد کنیم که زمانیکه با مدیریت سرمایهً هندسی تست شود، کاراکتر خود را تغییر دهد و به منحنی که بطور ثابت سقوط می‌کند تبدیل شود.

نمودارهای ایجاد شده بوسیلهً Excel در زیر نمایش داده شده. مثال براساس این ایده است که معاملات ما بطور متناوب با نتایجشان (سور/ضرر) تغییر می‌کند. ابتدا ما معامله‌ای با 100 پویمنت سود داریم و سپس با مدیریت سرمایهً هندسی به معامله ضرر ده می‌رویم بطوریکه ما ضرری برابر مجموع دو معامله را داریم زمانیکه به 0.1 لات ثابت در مجموع در سود می‌باشیم. حدود پایین بروکرها برای حداقل لات در نظر گرفته می‌شود.(0.1 و 0.01 متناظراً با توجه به Alpair-Icd) بنابراین هیچ حالتی نباید سرمایهً کمتر از 1000 داشته باشد زیرا حد پایین ما در اینجا 0.1 لات است. به منظور جلوگیری از چنین گرفتاری در  “مرز‌های سرمایه”، سرمایهَ اولیه حدود 10 برابر بزرگتر از قبل 1000$ در نطر گرفته شود.

چیزی که بدست می‌آوریم: علی رغم واقعیتی که با سود 100 پوینت و مقدار ضروری که دقیقا در پوینت محاسبه می‌شود، با مدیریت سرمایهً هندسی ضرر ما معادل سودی است که قبل از این گرفته شده، هنوز در واقعیت محدوده‌ای وجود دارد که مقادیر معاملات ضرر ده، که بالانس در آن وارد یک سیگنال مقادیر پایدار و ثابت می‌شود، در یک محدودهً مشخص، من هنوز دلیل آخرا نمی‌دانم. در زیر شما نمودارها را مشاهده می‌کنید. سرمایهً اولیه همیشه برابر $1000 است. سود معامله 100 پوینت و نسبت مدیریت سرمایه برابر 0.1 لات به ازای هر 1000 دلار سرمایه می‌باشد.

ضرر معامله-91 پوینت (سود معامله بزرگتر از ضرر آن است در حدود 9 پوینت)

شکل بالاتر هر دو منحنی برای مدیریت سرمایه‌های مختلف را نشان می‌دهد، زیرا آن همان منحنی بالانس با لات0.1 ثابت، زوم شده تا دندانه‌های نمودار را نشان دهد. منحنی دوم در اینجا نشان داده نشده، زیرا کارکتر آن همان با دیگری می‌باشدو شکل با انتظار ریاضی ضرر 91 پوینت آستانه یک معاملهً ضرر ده را نشان داده است.

که در آن یک سیستم سود ده رسمی با 0.1 لات تبدیل به یک سیستم بدون سود و بدون ضرر می‌شود زمانیکه با مدیریت سرمایهً هندسی استفاده شود.

نمودار بعدی- ضرر معامله 92 پوینت ( سود معامله با 8 پوینت بزرگتر از ضرر معامله)

معامله با ضرر 93 پوینت – 94 پوینت و 96 پوینت

می‌بینید؟! چشم‌انداز منحنی‌ها متفاوت است ( خلاف هم حرکت می‌کنند) البته یک سیستم زنده به سختی می‌تواند پایدار باشد، اما من این مثال را شرح داده تا روشن کنم چه اتفاقی می‌افتد اگر ما یک نمودار تست با لات 0.1 را با نگاهی انتقادی بررسی نکنیم. اکنون بیایید ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد اگر ما سیستم مدیریت سرمایه را تهاجمی‌تر کنیم. (به طور مثال 0.2 با 0.33 لات به ازای هر 1000 دلار سرمایه، شما چنین چیزهایی را در نم…. می‌بینید.)

شما اینجا تنها نمودارهایی را دیدید که (با سود 100 پوینت) محدود به مقادیر خاصی از ضرر بود. اگر معامله ضرر ده از مرزهای ما تجاوز کند، رفتار منحنی‌ها در مدیریت سرمایه هندسی حتی بدتر خواهد شد.

معاملهً ضرر دار-84 پوینت ( سود بیشتر از ضرر با 16 پوینت)

معاملهً ضرر ده- 75 پوینت (سود بیشتر از ضرر با 25 پوینت)

نتیجه: تهاجمی‌تر بودن یک استراتژی با انتظارات ریاضی تغییر نکرده از سود معامله، نیاز به آن استراتژی را بیشتر می‌کند. انتظارات ریاضی یک معامله باید به پوینت افزایش یابد. ما می‌توانیم فرمولی تعیین کنیم که مقدار آستانه ضرر معامله به پوینت را با پارامترهای زیر بگوید:

سود یک معاملع سود ده (profit)

تهاجمی بودن مدیریت سرمایه یعنی حجم پوزیشن با لکت (aggr) در ازای هر 10k سرمایه‌گذاری

مقدار یک پوینت برای یک لات برای امنیت (pointval)

برای اثبات فرمول ما تنها نیاز به باز کردن دو معاملهً اولی داریم که از 10k$ سرمایه شروع می شود و سپس این همبستگی صرفنظر از سرمایهً بدست آمده می‌باشد.( این قضیه قبلا ثابت شده زیرا استفاده از پارامتر  x لغو شده است.)

1-اولین معامله سود دارد:

سرمایه در حدود $10k است. ما سودی معادل با

Aggr*profit*pointval

به دست می‌آوریم.

2-معامله دوم را بار کنید که ضرر ده است. :

در زمان باز کردن معامله سرمایه برابر 1000+aggr*profit*pointval برابر 10k*(1+aggr*profit*pointval/10000) است،

حجم معامله برابر aggr*(1+aggr*profit*pointval/10000)

ضرر معامله در اینجا برابر است با pointval *loss*aggr*(1+aggr*profit*pointval/10000)

3-هر معاملهً بالا را برابر قرار ده و فرمول ضرر را محاسبه می‌کنیم

Loss = profit /(1+aggr*profit*pointval 10 /10000)

اجازه دهید صحت فرمول را روی جفت ارز EURUSD ، (pointval=$10k)(ارزش هر پوینت 10 دلار است با 1 لات)

اگر profit=100 و aggr=1 ما ضرر را به صورت Loss=100/(1+1*100*100/10000) برابر Loss=100/102 =90.91 پیپ بدست می‌آوریم. همچتاتکه قبلا دیدید آستانه در این حالت 91 پوینت می‌باشد. (اولین نمودار را ببینید)

اگر profit=100 و aggr=2 تقریبا برابر 83.33، -Loss=100/102  آستانهً ضرر طبق قبل برابر 84 پوینت است.

اگر profit=100 و  aggr=3.33 ، Loss=100/1.33 تقریبا برابر 75.19 آستانه ضرر برابر 75 پوینت است.

تطابق با داده‌های تجربی بد نیست و مطابقت نسبتاٌ خوبی دارد. نمودار بالانس واقعی نمی‌تواند به ایت صورت باشد: درصد نسبت سود و ضرر (معامله‌ها) برابر نمی‌باشد. ما سعی در بکارگیری مدلهایی با حالتهای پیچیده‌تر نداریم. زیرا اصول اساسی ساخت منحنی بالانس مصنوعی روشن است. بگذارید تحقیقمان را با تست EA با نوع سوم مدیریت سرمایه که “میانه‌رو” نامیده می‌شود، تمام کنیم.

تست شمارهً 3: لات با ریشهً د.م (جذر) سرمایه متناسب باشد:

RF=32764.09 /5632.51 = 5.82

در این حالت سرمایه اولیه برابر 1000 دلار و سایز لات 0.1 است.

این مدیریت سرمایه پوزیشنهایی را می‌گیرد که نتایج آن بین دو حالت قبلی است. حداکثر ضرر خیلی بزرگ نمی‌باشد. اما درودان  نسبی هنوز بزرگ است، البته خیلی کمتر از مدیریت سرمایهً هندسی می‌باشد با این اوصاف، منحنی کاملاً جذابتر و بهتری نسبت به حالت دوم دارد، (برایEA=”20-200”). به علاوه بسیار با ثبات‌تر از دومی می‌باشد.

حالتهای مختلفی از متغیرها موجود می‌باشد. اگر ما سرمایهً اولیه را 1000 دلار و لات اولیه 0.1 بگیریم

;Case2 : size = 1*Math sqrt (Account Balance()/10000)

برای تقریبا 8 سال  سود ما تقریبا 10 برابر می‌شود. اما درودان  نسبی تغییری نمی‌کند.

نتیجه‌گیری نهایی از مقاله

بیشتر نتایج این مقاله مربوط به قسمتی که مدیریت سرمایه هندسی را بررسی می‌کرد، مربوط می‌شود. نویسنده قصد دارد تا مقاله دوم سری “مغالطه” را برای پوشش قوانین آماری که در تحلیل نتایج معاملات بعضی از استراتژیهای “محبوب” اختصاص می‌دهد. سطح مطالب آن از مقاله حاضر بالاتر خواهد بود ولی غیر قابل فهم نمی‌باشد.

و اکنون آخرین نظرم را درباره مقاله می‌گویم : بله؛ مدیریت سرمایه در مرتبه‌ی دوم قرار دارد، زیرا مدیریت سرمایه استراتژی که با 0.9 لات نتایج بدی می‌دهد، کمک نمی‌کند و آنرا سود ده نمی‌سازد. به هرحال جمله “و هرگز از یک چیز خوب، خیلی زیاد استفاده نکن.” به معنی اینکه هر استراتژی هر چند خیلی قوی با مدیریت سرمایه‌های گوناگون حتی اگر خیلی سود ده و قوی باشد، می‌تواند توسط یک مدیریت سرمایه تهاجمی نامناسب، نابود شود. به همین دلیل است که پیوسته بر ضرورت استفاده از آموزش مدیریت سرمایه‌ی مناسب تاکید می‌شود. البته مشخص است که می‌توان از سفارش کد مدیریت سرمایه و نرم افزار مدیریت سرمایه هم استفاده کرد.

 

سلب مسئولیت

کاربر گرامی سایت، هدف ما از ارائه‌ی مقاله ها نشر علم و بالا بردن سطح آگاهی مباحث مدیریت سرمایه بوده و مسئولیت استفاده از تمامی مطالب و مقاله‌های سایت را، از خود سلب می‌نماید.

کاهش ریسک در هر معامله

کاهش ریسک در هر معامله
کاهش ریسک در هر معامله

در مقاله‌‌ی پیشین از سری مقالات مرتبط با مدیریت سرمایه در بازار‌ها‌ی مالی به شرح و  بررسی «ریسک ورشکستگی چیست؟» پرداختیم.، در این مقاله به شرح «کاهش ریسک در هر معامله» می‌پردازیم.

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف برای اعمال هر یک از این مفاهیم در استراتژی‌های معاملاتی می‌توانید از سفارش کد پایتون، سفارش کد mql و … برای کد کردن و بهینه یابی استراتژی‌های خود استفاده کنید. و در عین حال سوای امکان سفارش اکسپرت می‌توانید از سفارش اندیکاتور برای دریافت یک نمایش گرافیکی از محاسبات استراتژی خود بهره ببرید.

– – –

در علوم مهندسی، پدیده‌ی علمی این‌گونه تعریف می‌شود.: پدیده‌ی علمی پدیده‌ای است تکرارشونده و قابل‌اندازه‌گیری و اگر بتوان در هر پدیده در اثر تکرار رابطه‌ای پیدا کرد پس می‌توان نتیجه گرفت که می‌شود آن را کنترل کرد. حتی در سهام و بورس ایران یکی از پایه‌های اساسی در معامله‌گری یا Trade کنترل ریسک است. برای عملکرد بهتر در این زمینه باید به خوبی با بحث آموزش مدیریت سرمایه گذاری و ریسک آشنایی کافی داشته باشیم.

بهره‌گیری از آموزش مدیریت سرمایه و یا نرم افزار مدیریت سرمایه متناسب با سیستم معاملاتی باعث مدیریت و کنترل ریسک می‌شود. کنترل ریسک ضامن بقای شما در بازار است (بازار سهام، آتی سکه، بازارهای جهانی ارز و …). اگر ریسک کنترل‌شده‌ای نداشته باشیم و بدون هیچ برنامه‌ای ترید کنیم احتمال از دست دادن کل سرمایه در بازه‌ی بلندمدت بالا می‌رود. چرا که در مبحث ریسک ورشکستگی یکی از فاکتورهای مهم این فرمول میزان ریسک در هر معامله است.

01-کاهش ریسک در هر معامله
01-کاهش ریسک در هر معامله

میزان ریسک یعنی اینکه با برخورد قیمت به Stop Loss یا حد ضرر یا SL چند درصد از سرمایه ما از دست می‌رود.؛ در مباحث مدیریت سرمایه درصد مطرح می‌شود نه عدد. چون‌که سرمایه می‌تواند هر مقداری باشد و  1% همیشه به معنی یک درصد است.

پس هر چه میزان سرمایه درگیر در هر معامله کمتر شود خطر ریسک ورشکستگی شما کمتر و نتیجه آنکه احتمال باقی ماندن شما در بازار زیاد می‌شود.

برای درک بهتر مفاهیم بالا، فرض می‌کنیم:

مرز روانی یا ذهنی معامله‌گر 33% از کل حساب باشد.؛ یعنی اینکه حداکثر، 33% از کل حساب ضرر کند تأثیری در رفتار معامله‌گر ندارد و اگر درصد ضرر بیشتر از 33% شود، معامله‌گر رفتارهای غیرمنطقی از خود نشان می‌دهد مانند لات را بالا می‌برد، اصول خود را زیر پا می‌گذارد و…

پس در فرض ما 33% مرز روانی معامله‌گر است.

02-کاهش ریسک در هر معامله
02-کاهش ریسک در هر معامله

حالا اگر معامله‌گر در هر ترید 1% از کل سرمایه را درگیر کند اگر حداکثر 40 معامله پشت سرهم ضرر کند، فقط 33% از کل سرمایه از دست می‌رود و برای به دست آوردن 33% باید 49.25% درصد سود کند تا 33% ضرر جبران شود. دقت کنید در مثال بالا 40 معامله پشت‌ سر هم عدد خیلی زیادی است چراکه، معامله‌گر ما حتی اگر تحلیل بلد نباشد و با سکه شیر یا خط کند بازهم در 40 بار حداقل 10 شیر می‌آید یعنی یک معامله سود ده.

حال برای درک بهتر به جدول زیر توجه کنید:

03-کاهش ریسک در هر معامله
03-کاهش ریسک در هر معامله

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

احتمال اینکه 40 معامله پشت سر هم ضرر داشته باشیم خیلی کم است ولی احتمال اینکه 4 معامله پشت سر هم ضرر داشته باشیم حتی اگر حرفه‌ای هم باشیم بسیار زیاد است مثلاً زمانیکه شاخص کل بورس بر می‌گردد و شما 4 معامله روی 4 تا سرهم دارید و در هر معامله 10% از پول درگیر کرده‌اید نتیجه آنکه شاخص کل بر می‌گردد و هر 4 معامله با ضرر بسته می‌شود و متاسفانه 34.39% از کل سرمایه از بین می‌رود که باید  52.42% سود کنیم تا بتوانیم 34.39% سرمایه از دست رفته را بر گردانیم.

پس با افزایش ریسک در هر معامله ریسک ورشکستگی ما بالا می‌رود. البته با کاهش ریسک، سود هم می‌تواند کم شود. اما این شما هستین که باید تصمیم بگیرد با رفتار قمار گونه و شانسی معامله کنید یا با یک شیب ملایم صعودی و در کمال آرامش؟؟؟

– – –

در مقاله‌ی بعدی به بررسی «Recovery Factor یا فاکتور بازیابی» می‌پردازیم.

ریسک ورشکستگی چیست؟

ریسک ورشکستگی چیست؟
ریسک ورشکستگی چیست؟

در مقاله‌‌ی پیشین از سری مقالات مرتبط با مدیریت سرمایه در بازار‌ها‌ی مالی به شرح و  بررسی «Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه» پرداختیم.، در این مقاله به شرح این که «ریسک ورشکستگی چیست؟» می‌پردازیم.

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف برای اعمال هر یک از این مفاهیم در استراتژی‌های معاملاتی می‌توانید از سفارش کد پایتون، سفارش کد mql و … برای کد کردن و بهینه یابی استراتژی‌های خود استفاده کنید. و در عین حال سوای امکان سفارش اکسپرت می‌توانید از سفارش اندیکاتور برای دریافت یک نمایش گرافیکی از محاسبات استراتژی خود بهره ببرید.

– – –

یکی از مشخصه‌های مهم یک تریدر حرفه‌ای، مدیریت ریسک است. کنترل ریسک صحیح در نتیجه‌ی بهره‌گیری از آموزش مدیریت ریسک و سرمایه و یا کاربرد نرم افزار مدیریت سرمایه متناسب با سیستم معاملاتی خواهد بود. مدیریت ریسک باعث می‌شود که ما در بازی معامله باقی بمانیم و به ما اجازه می‌دهد که موقعیت‌های مناسب را شکار کرده و در درازمدت سود کنیم. شما باید ریسک معاملات در هر ترید، در هرروز، در هر هفته و در هرماه را بدانید و مهم‌تر از همه ریسک ورشکستگی را هم باید محاسبه کنید. اغلب تریدرها ریسک هر ترید را محاسبه و کنترل می‌کنند ولی راجع به ریسک ورشکستگی چیزی نمی‌دانند.
ریسک ورشکستگی از دست دادن مقداری از سرمایه‌تان است که بعد از آن، دست از معامله بر می‌دارید. به ‌ندرت این ریسک  100% است چراکه کمتر تریدری وجود دارد که منتظر بماند تا آخرین دینارش را هم از دست بدهد.

به درصدی از سرمایه که تریدر بعدازآن دیگر دست از معامله کردن برای مدتی برمی‌دارد و به اصلاح استراتژی معاملاتی‌اش می‌پردازد، ریسک ورشگستگی یا risk of ruin گفته می‌شود. یک تریدر حرفه‌ای به‌هیچ‌وجه نمی‌گذارد این درصد از 25 الی 30 درصد تجاوز نماید.

یکی از راه‌های جلوگیری از رسیدن به ریسک ورشکستگی، به کار بستن آموزش مدیریت سرمایه و آموزش مدیریت سرمایه گذاری و ریسک و پایین آوردن ریسک معاملاتی روزانه به‌اندازه 1 تا 2 درصد است. همچنین می‌توان از نرم افزار مدیریت سرمایه متناسب با سیستم معاملاتی نیز برای این مهم استفاده کرد. دقت کنید که ریسک معاملاتی روزانه و نه ریسک هر معامله. برای تریدرهای حرفه‌ای 2 درصد ریسک روزانه و برای تریدرهای تازه‌کار 1 درصد و چه‌ بسا کمتر از 1 درصد ریسک روزانه مجاز است. در اینجا به معرفی فرمول محاسبه ریسک ورشکستگی می‌پردازیم که می‌بایست بین 0 تا 0.5  درصد باشد. ازنظر ریاضی امکان اینکه ریسک ورشکستگی صفر باشد، وجود دارد. ولی هدف ما رسیدن به ریسکی زیر  0.5% است. بنابراین توصیه می‌شود تا زمانی که ریسک ورشکستگی را محاسبه ننموده‌اید و آن را به زیر 0.5% نرسانده‌اید، به‌هیچ‌وجه معامله نکنید.

01-ریسک ورشکستگی چیست؟
01-ریسک ورشکستگی چیست؟

ROR : ریسک ورشکستگی 

W : درصد موفقیت

L : درصد شکست

U : تعداد معاملات پشت سر هم ضرر ده که منجر به Max Drow Down شود.

 مثال: فرضا در یک حساب با  Max draw down=30$  و درصد موفقیت 60%  است آیا 1% درصد ریسک در هر معامله مطلوب هست یا خیر؟!

02-ریسک ورشکستگی چیست؟
02-ریسک ورشکستگی چیست؟

حالا اگر در مثال فوق مقدار ریسک معاملاتی را به 10% افزایش دهیم، ریسک ورشکستگی برابر است با:

03-ریسک ورشکستگی چیست؟
03-ریسک ورشکستگی چیست؟

 همان‌طور که ملاحظه می‌فرمایید با افزایش 10% ریسک، احتمال ریسک ورشکستگی 30% افزایش می‌یابد.

04-ریسک ورشکستگی چیست؟
04-ریسک ورشکستگی چیست؟

برای اینکه احتمال ورشکستگی را به صفر برسانیم باید کارهای زیر را انجام دهیم:

  1. اصلاح استراتژی به‌نحوی‌که احتمال موفقیت بیشتر شود یا به عبارتی سیستم دقیق شود.
  2. افزایش نسبت سود به ضرر
  3. کاهش ریسک معاملاتی

– – –

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف، می‌توان استراتژی‌های بر مبنای مباحث حجم یا هر یک از مباحث تحلیل تکنیکال را به وسیله‌ی سفارش کد پایتون یا سفارش کد mql و سفارش اکسپرت کد کرد و در پروسه‌ی بک تست اعتبار سنجی نمود. همچنین می‌توان از طریق سفارش اندیکاتور به آن‌ها یک جنبه‌ی نمایشی نمایان‌تری برای تسهیل تحلیل در سابقه‌ی نماد داد.

– – –

در مقاله‌ی بعدی به بررسی «کاهش ریسک در هر معامله» می‌پردازیم.

ما اعضای تیم جهان بورس ( jahanbourse ) در زمینه مدیریت سرمایه و مشاوره آن در خدمت شما تریدرهای عزیز هستیم. در صورت تمایل می‌توانید با ما ارتباط برقرار کنید.

Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه

Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه
Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه
00-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه
001-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه

در مقاله‌ پیشین از سری مقالات مرتبط با مدیریت سرمایه در بازار‌ها‌ی مالی به شرح و  بررسی «امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟» پرداختیم.، در این مقاله به شرح «Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه» می‌پردازیم.

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف برای اعمال هر یک از این مفاهیم در استراتژی‌های معاملاتی می‌توانید از سفارش کد پایتون، سفارش کد mql و … برای کد کردن و بهینه یابی استراتژی‌های خود استفاده کنید. و در عین حال سوای امکان سفارش اکسپرت می‌توانید از سفارش اندیکاتور برای دریافت یک نمایش گرافیکی از محاسبات استراتژی خود بهره ببرید.

– – –

همه تریدرها DRAW DOWN را تجربه کرده‌اند. اما تریدرهای حرفه‌ای در کنترل آن و محدود نگه داشتن آن مهارت دارند. این توانایی در کنترل Draw down  از آشنایی با آموزش مدیریت سرمایه و به کارگیری آموزش مدیریت سرمایه گذاری و ریسک متناسب است. استفاده از نرم افزار مدیریت سرمایه هم می‌تواند برای این مطلوب مفید باشد. به طور کلی باید همیشه به این نکته توجه داشت که شرط بقا مهمترین اصل در بازار است. پس توجه به Draw Down بسیار اهمیت دارد. به کاهش سرمایه از آخرین موجودی به موجودی فعلی Draw Down گویند.

البته می توانیم Draw Down را بر حسب یکی از موارد زیر تعریف کنیم.:

  • برحسب بالانس حساب

Balance Drawdown

  • بر حسب Equity

Equity Drawdown

  • بر حسب سرمایه اولیه

Absolute Drawdown

که در این صورت فرمول Draw Down برابر عبارت حبری زیر می‌شود.:

Draw Down= (Peak Value-Trough Value) /  Peak Value

00-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه
002-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه
01-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه
01-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه

مثال: فرضا معامله‌گری در حساب 100،000،000 تومان موجودی دارد. و در دفعات مختلف به میزان 80،000،000 تومان سهام خریده است. متاسفانه شاخص کل بورس، نزولی شده و معامله گر مجبور به فروش سهام خود در قیمت 50،000،000 با ضرر شده است. میزان Draw Down ایشان؟

Draw Down= (Peak Value-Trough Value) /  Peak Value

Draw Down= (80،000،000-50،000،000)/( 80،000،000)= 0.375

Draw Down= 0.375*100=37.5%

معامله گر 37.5% از کل سرمایه خود را از دست داده است.؛ در صورتی که این اتفاق به احتمال بالا در نتیجه‌ی عدم استفاده از آموزش مدیریت سرمایه و یا نرم افزار مدیریت سرمایه متناسب اتفاق افتاده است و به احتمال قریب به یقین قابل احتناب بود.

معمولا در گزارش‌های مالی  پلتفرم‌های معاملاتی مانند متا تریدر Meta Trader 5 به صورت‌های زیر نمایش داده می‌شود.:

02-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه
02-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه

Balance Drawdown Absolute

میزان ضرر بالانس فعلی نسبت به سرمایه اولیه یا بالانس اولیه حساب. مثلا در تصویر بالا افت یا کاهش سرمایه 6.30 دلار از سرمایه اولیه بوده است.که می تواند این مقدار در لحظه شروع کردن اکسپرت یا در موقعیتهای دیگر معاملاتی اتفاق بیفتد.

Equity Drawdown Absolute

میزان ضرر سرمایه شناور فعلی نسبت به سرمایه شناور اولیه. مثلا در تصویر بالا افت یا کاهش سرمایه 6.48 دلار از سرمایه اولیه بوده است.که می تواند این مقدار در لحظه شروع کردن اکسپرت یا در موقعیتهای دیگر معاملاتی اتفاق بیفتد.

Maximum DrawDown

حداکثر مقدار DRAW DOWN عبارت‌ست از بزرگترین درصد کاهش سرمایه در طول مدت ترید. با توجه به اینکه ضرر کردن در معامله جزء لاینفک ‌ترید می‌باشد، شما می‌بایست حداکثر مقدار کاهش سرمایه‌تان را محدود نگه دارید. شما می‌بایست به صورت روزانه، هفتگی و ماهانه، حساب خود را بررسی نموده و حداکثر مقدار کاهش سرمایه‌تان را محدود نمایید. استراتژی معاملاتی شما باید به گونه‌ای باشد که حداکثر میزان DRAW DOWN حساب شما از مقادیر جدول زیر تجاوز ننماید.

03-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه
03-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

04-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه
04-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه

اگر میزان DRAW DOWN شما از مقادیر جدول فوق تجاوز نمود، شما باید ترید کردن را برای چند روز، چند هفته و یا چند ماه متوقف نموده و تریدهای خود را آنالیز نمایید و استراتژی معاملاتی‌تان را بهبود ببخشید. معمولا Max Draw Down در چرخش بازار اتفاق می افتد. مثلا چرخش شاخص کل سهام از صعودی به نزولی ، فرضا اگر در 5 تا سهم پوزیشن باز داشته باشید و شاخص کل نزولی شده و هر سهم هم 10% از سرمایه شما درگیر بوده و فرضا هر 5 تا سهم با ضرر بسته شوند و شما 8% ضرر کرده باشید پس 40%=8*5 ضرر کرده اید. و این شاید در طول چند سال ترید شما بزرگترین ضرر در حساب شما بوده باشد. پس Max Draw Down شما از اولین روز ترید در حساب شما تا آن لحظه 40% است.

چرا می‌بایست DRAW DOWN حساب معاملاتی محدود شود؟

کنترل کردن DRAW DOWN حساب معاملاتی و محدود کردن آن بسیار مهم است. چراکه هرچقدر که میزان DRAW DOWN افزایش پیدا کند، جبران خسارت ناشی از آن و بازگرداندن سرمایه مشکل‌تر می‌گردد. به جدول زیر توجه فرمایید.

05-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه
05-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

تریدرهای حرفه‌ای می‌دانند که جبران کردن سرمایه از دست رفته چقدر کار مشکل و طاقت فرسایی است. همانطور که مشاهده می‌کنید وقتی میزان کاهش سرمایه کم است، جبران آن بسیار راحت‌تر است و هرچقدر که مقدار آن افزایش می‌یابد، جبران آن مشکل و مشکل‌تر می‌گردد. خیلی از ما داستان‌های زیادی شنیده‌اند که یک تریدر یک حساب 100 دلاری را به یک میلیون دلار افزایش داده است. اما آنچه در این داستان‌ها ذکر نگردیده، این است که اکثر قریب به اتفاق این معامله گران در نهایت از طریق عدم مدیریت سرمایه، حساب خود را از بین برده‌اند. مدیریت سرمایه نه تنها تجزیه و تحلیل نسبت سودها و ضررهای شما در هر ترید به صورت جداگانه است، بلکه بررسی و تجزیه و تحلیل همه تریدها با هم را نیز شامل می‌شود. خیلی از تریدرها بدون در نظر گرفتن اصول مدیریت ریسک، در کوتاه مدت موفق عمل می‌کنند ولی اگر شما در زمان کوتاهی حساب خود را دو برابر کردید، مطمئن باشید که در زمان کمتر از آن، حساب خود را از بین خواهید برد. عدم پایبندی به اصول مدیریت سرمایه، مطمئناً زودتر از آنچه که فکرش را بکنید، حساب‌تان را نابود می‌کند. برای پرهیز از بروز چنین اتفاق‌هایی می‌بایست از آموزش مدیریت سرمایه مناسبی و یا از نرم افزار مدیریت سرمایه متناسبی برای سیستم معاملاتی خود استفاده نمود.

کاهش نسبی یا کاهش نسبی بر اساس اکویتی Equity Drawdown Relative

کاهش نسبی به بالاترین میزان موجودی شناور (Equity) و پایین‌ترین مقدار آن (اختلاف عددی بالاترین و پایین‌ترین میزان Equity ) تقسیم بر بالاترین موجودی شناور گفته میشه.

06-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه
06-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه

 مثال: فرض کنید موجودی اولیه حساب شما یا بالانس حساب شما  1000 دلار هست

  1. یک پوزیشن باز می‌کنید و به 100 دلار سود می‌رسد. بالاترین موجودی شناور شما (Equity)  در صورتی‌که هنوز پوزیشن بسته نشده باشد به شکل زیر هست.

 Equity high = 1000$ + 100$ = 1100$

  1. بعد پوزیشن شما از این سود بر می‌گردد و به 200 دلار ضرر منجر می‌گردد. موجودی شناور پایین (Equity) شما عبارت است از:

Equity low = $ 1000 – $ 200 = $800

 کاهش نسبی حساب شما (Relative drawdown) به این شکل محاسبه می‌شود:

Equity DrawDown Relative=  (Equity high – Equity Low) / (Equity high * 10

Equity DrawDown Relative=  (1100-800)   / (1100*100) = 27.27%

دقت داشته باشید با این محاسبات حتی اگر پوزیشن شما ضرر ده هم نشود و بعد از رفتن به سود در نقطه  ورود بسته شود باز هم کاهش نسبی حساب شما زیاد خواهد بود. برای مشخص شدن این موضوع یک مثال می‌زنم:

فرض کنید با 1000 دلار موجودی اولیه یک پوزیشن باز کردید و به 100 دلار سود رسیدید ولی نبستید و معامله در نقطه ورود و بدون سود و ضرر بسته شد. بر این اساس کاهش نسبی حساب شما به شکل زیر خواهد بود.

Equity DrawDown Relative=  (Equity high – Equity Low) / (Equity high * 100)

Equity DrawDown Relative=  (1100 – 1000) (1100 *100) = 9.09%

یعنی حتی اگر شما ضرر هم نکنید و پوزیشن شما به سود بنشیند ولی روی صفر بسته شود برای حساب‌تان کاهش نسبی محاسبه خواهد شد. جالب اینجاست که در صورت رفتن پوزیشن به سود زیاد ولی برگشتن و بستن در ضرر کم هم، کاهش نسبی زیاد خواهد بود.

مثلاً اگر در یک حساب 1000 دلاری با یک پوزیشن حساب تا 5000 دلار سود برود ولی قیمت برگردد و در 200 دلار ضرر که مقدار کمی هست بسته شود حساب شما DRAW DOWN زیادی به شکل زیر خواهد داشت:

Equity high = 5000 +1000 = 6000

Equity low = 1000 – 200 = 800

Eaquity DrawDown Relative=  (Equity high – Equity Low) / (Equity high * 100)

Eaquity DrawDown Relative=  (6000 – 800) (6000 *100) = 86.67%

07-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه
07-Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

مفهوم کاهش نسبی بر اساس موجودی یا بالانس  Balance  Drawdown Relative

کاهش نسبی بر اساس موجودی فرمولی مشابه دارد ولی به جای در نظر گرفتن میزان افت بر اساس موجودی ماکزیمم شناور این افت بر اساس میزان موجودی حساب در نظر گرفته می‌شود.فرمول محاسبه‌اش به شکل زیر است.:

Balance Relative DrawDown = (Pre trade balance – After trade balance) / (Balance * 100)

در این کاهش نسبی بر حساب بالانس میزان نرخ ماکزیمم موجودی شناور بعنوان ماخذ محاسبه در نظر گرفته نمی‌شود و مبنای محاسباتی افت سرمایه بر اساس میزان موجودی هست. با یک مثال شبیه مثال بالا توضیح بیشتر خواهیم داد.:

اگر موجودی حساب شما 1000 دلار باشد و یک پوزیشن بگیرید که به پوزیشن شما به 100 دلار سود برسد ولی قیمت برگردد و پوزیشن شما در نقطه ورود بسته شود کاهش نسبی حساب شما بر اساس موجودی به شکل زیر خواهد بود.:

Balance Relative DrawDown = (Pre trade balance – After trade balance) / (Balance * 100)

Balance Relative DrawDown =(1000-1100)  /  (1000*100)  = 0.001%

مثال اخیر شبیه مثال بالا در محاسبه کاهش نسبی بر اساس اکوییتی بود ولی این‌بار به جای 9.09 درصد، افت سرمایه تقریبا صفر محاسبه می‌شود.

نتیجه گیری

فرمول‌های بالا حاوی دو پیام بسیار مهم است :

الف : اهمیت نقطه خروج از معامله : یعنی اینکه تا کی در یک پوزیشن باقی بمانیم و به بیان ساده‌تر چگونه حد سودمان را انتخاب کنیم که بیشترین سود را داشته باشیم؟

این مطلب را با ذکر یک مثال روشن‌تر می‌کنیم : فرض کنید که به قصد کسب درآمد به ماهیگیری رفته‌اید. شانس با شما یار بوده و کلی ماهی صید کرده‌اید اما به دلیل اینکه نتوانسته‌اید صیدهایتان را حفظ کنید خیلی از این ماهی‌ها به دریا بر می‌گردند. به رغم اینکه در نهایت چند ماهی برای‌تان باقی مانده است ولی اگر با یک ماهیگیر مشورت کنید به شما می‌گوید شما با این نوع ماهیگیری به هیچ جا نمی‌رسید !!!

– – –

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف، می‌توان استراتژی‌های بر مبنای مباحث حجم یا هر یک از مباحث تحلیل تکنیکال را به وسیله‌ی سفارش کد پایتون یا سفارش کد mql و سفارش اکسپرت کد کرد و در پروسه‌ی بک تست اعتبار سنجی نمود. همچنین می‌توان از طریق سفارش اندیکاتور به آن‌ها یک جنبه‌ی نمایشی نمایان‌تری برای تسهیل تحلیل در سابقه‌ی نماد داد.

– – –

در مقاله‌ی بعدی به بررسی «ریسک ورشکستگی چیست؟» می‌پردازیم.

ب.ن : در معامله چیزی به اسم اینکه از سود ضرر کردم وجود ندارد. هر پولی که از طریق معامله بدست می‌آورید سرمایه شماست و هیچ فرقی با باقی پولهایتان ندارد. و می‌بایست با همان وسواس از آن مراقبت کنید.

امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟

امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟
امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟

در مقاله‌ پیشین از سری مقالات مرتبط با مدیریت سرمایه در بازار‌ها‌ی مالی به شرح و  بررسی «درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه» پرداختیم.، در این مقاله به شرح «درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه» می‌پردازیم.

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف برای اعمال هر یک از این مفاهیم در استراتژی‌های معاملاتی می‌توانید از سفارش کد پایتون، سفارش کد mql و … برای کد کردن و بهینه یابی استراتژی‌های خود استفاده کنید. و در عین حال سوای امکان سفارش اکسپرت می‌توانید از سفارش اندیکاتور برای دریافت یک نمایش گرافیکی از محاسبات استراتژی خود بهره ببرید.

– – –

همانطور که می دانید در معامله هیچ قطعیتی وجود ندارد و تعاریفی که ما راجع به پارامترهای مختلف معامله بیان می‌کنیم، هرگز به صورت کاملا دقیقی نیستند و درصدی از عدم قطعیت در آن‌ها وجود دارد. اصولا در بازار ما با علم آمار و احتمال سرو کار داریم و به کمک این علم، سعی می‌کنیم احتمال موفقیت را به دست آورده و بر اساس آن پلان مدیریت سرمایه‌مان را طراحی کنیم. استفاده از آموزش مدیریت سرمایه مناسب می‌تواند به تسهیل پروسه تعیین سیستم مدیریت سرمایه کمک کند. به کار گیری نرم افزار مدیریت سرمایه هم می‌تواند در این راه کمک خوبی باشد.

هر تریدر با دو مسئله‌ی اساسی روبه‌روست. :

  1. موفقیت یا شکست در معامله
  2. احتمال رخداد هر کدام

در بررسی یک استراتژی اولین پارامتری که می بایست محاسبه گردد، امید ریاضی است که با Mo نشان داده می‌شود.

فرمول امید ریاضی به صورت زیر است.:

01-امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟
01-امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟

Mo : امید ریاضی

P : احتمال موفقیت

a% : درصد سود

q : احتمال شکست

b% : درصد ضرر

برای اینکه یک استراتژی سود ده باشد، می بایست امید ریاضی آن مثبت باشد. به عبارت دیگر شرط لازم برای موفقیت یک استراتژی این است که امید ریاضی آن مثبت باشد.

 

بازگشت سرمایه TWR

یکی دیگر از پارامتر‌های مورد بررسی در آموزش مدیریت سرمایه بازگشت سرمایه است. بازگشت سرمایه عبارت است از کاهش یا افزایش سرمایه نسبت به سرمایه اولیه که با TWR نشان داده می‌شود.به طور مثال اگر بعد از چند معامله  12% سود کرده باشیم، داریم :

TWR=1+0.12=1.12

 و اگر بعد از چند معامله 12% ضرر کرده باشیم، داریم :

TWR=1+(-0.12)=0.88

حتما تا به حال متوجه شده‌اید که اگر TWR>1 باشد سیستم سود ده بوده و اگر TWR<1 شده باشد، سیستم ضررده بوده است. در بحث مدیریت سرمایه راجع به مقدار TWR و احتمال وقوع آن کمتر بحث می‌شود. کاربرد یک منبع معتبر برای آموزش مدیریت سرمایه برای شناخت تمام المان‌ها و پارامتر‌های این حوزه بسیار حائز اهمیت است. همیشه برای پرهیز از خطای انسانی می‌توان سفارش کد مدیریت سرمایه و نرم افزار مدیریت سرمایه را هم مد نظر قرار داد. ولی به طور کلی در 90% موارد تمرکز مباحث مدیریت سرمایه بر روی مقدار کاهش سرمایه و کنترل آن، احتمال ورشکستگی و … می‌باشد ولی راجع به اینکه چقدر رشد سرمایه از استراتژی‌مان باید توقع داشته باشیم و احتمال وقوع رخ دادن آن چقدر است، حرفی زده نمی‌شود.

تصور کنید که در بازار سرمایه 100 میلیون تومان سرمایه گذاشته‌اید و طبق بررسی‌ها، امید ریاضی سیستم شما مثبت است و قاعدتا TWR بزرگ‌تر از 1 است. بعد از گذشت یک سال، سرمایه شما به 110 میلیون تومان افزایش می‌یابد. آیا از عملکرد خودتان در طول یک‌ سال راضی هستید؟ احتمالا جواب‌تان منفی است. بنابراین در بررسی یک استراتژی، ابتدا باید چک کنیم که استراتژی‌مان ضررده نباشد و بعد بررسی کنیم که آیا سود منطقی به ما می‌دهد یا خیر؟با توضیحات فوق اکنون نحوه محاسبه TWR را با استفاده از امید ریاضی بیان می‌کنیم. :

02-امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟
02-امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟

مثال : با فرضیات زیر مقدار رشد سرمایه‌مان را به دست می‌آوریم :

03-امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟
03-امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟

یعنی بعد از 20 معامله به اندازه 17% رشد سرمایه خواهیم داشت. ولی متاسفانه مسئله به این سادگی نیست. همانطور که گفته شد، مثبت بودن امید ریاضی شرط لازم برای سوددهی یک سیستم است و نه شرط کافی و در فرمول‌های فوق راجع به محاسبه مقدار سود متوسط صحبت شده است اما راجع به احتمال افزایش سرمایه به اندازه 17% صحبتی نشده است. اینجاست که پارامترهایی مانند تعداد معاملات سودده و ضررده اهمیت پیدا می‌کند و می‌بایست در محاسبات‌مان آن‌ها را دخالت دهیم. با وارد کردن تعداد معاملات سود ده و ضرر ده، معادله TWR به صورت زیر اصلاح می‌شود.:

04-امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟
04-امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

V : تعداد معاملات سود ده 

L : تعداد معاملات ضررده  

a% : متوسط سود در هر معامله

b% : متوسط ضرر در هر معامله

N : تعداد معاملات

Prob : احتمال رخداد

بسیار خوب فقط کافی است که برای تمام مقادیر V=0,1,2,…,20 محاسبات را انجام دهیم و گراف آن را رسم کنیم:

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

05-امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟
05-امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟

نتایج به دست آمده از محاسبات مربوط به احتمال افزایش سرمایه، با نقاط سبز رنگ مشخص شده‌اند. حال نمودار فوق را تفسیر می‌کنیم :

همانطور که ملاحظه می‌فرمایید، احتمال افزایش سرمایه به اندازه 4% ( TWR=1.04 ) برابر است با 0.162 در حالی‌که احتمال رسیدن به بیشترین سود دهی یعنی TWR=1.17 برابر است با 0.177

توجه : نقاط آبی رنگ مربوط به همان داده ها است ولی با احتساب احتمال تجمعی اگر به احتمال تجمعی توجه کنید ، ملاحظه می‌فرمایید که احتمال اینکه TWR<1 شود ، برابر با 0.4 است و احتمال اینکه TWR>1 شود برابر با 0.6 است.اما نکته خیلی مهم در این گراف این است که با این استراتژی و با این نسبت سود به ضرر به هیچ وجه نباید توقع داشته باشیم که سرمایه‌مان بعد از 20 ترید دو برابر شود. و اصولا احتمال اینکه سرمایه ما بعد از 20 معامله بیشتر از 1.7 برابر شود ، تقریبا صفر است.این نکته باعث می‌شود نسبت به استراتژی‌مان توقع معقولانه‌ای داشته باشیم و به این درک برسیم که سود کردن هم در بازار سرمایه تابع علم ریاضی و احتمالات است. نکته مهم دیگر این گراف این است که بعد از 20 معامله ، احتمال اینکه کل سرمایه‌مان را از دست بدهیم هم صفر است. از این احتمال بعدا در محاسبه ریسک ورشکستگی و طراحی حجم ورود به معامله با استفاده از آن، استفاده زیادی خواهیم نمود.

– – –

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف، می‌توان استراتژی‌های بر مبنای مباحث حجم یا هر یک از مباحث تحلیل تکنیکال را به وسیله‌ی سفارش کد پایتون یا سفارش کد mql و سفارش اکسپرت کد کرد و در پروسه‌ی بک تست اعتبار سنجی نمود. همچنین می‌توان از طریق سفارش اندیکاتور به آن‌ها یک جنبه‌ی نمایشی نمایان‌تری برای تسهیل تحلیل در سابقه‌ی نماد داد.

– – –

در مقاله‌ی بعدی به بررسی «Draw Down و انواع آن و فرمول محاسبه» می‌پردازیم.

درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه

درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه
درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه

در مقاله‌ پیشین از سری مقالات مرتبط با مدیریت سرمایه در بازار‌ها‌ی مالی به شرح و  بررسی «نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟» پرداختیم.، در این مقاله به شرح «درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه» می‌پردازیم.

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف برای اعمال هر یک از این مفاهیم در استراتژی‌های معاملاتی می‌توانید از سفارش کد پایتون، سفارش کد mql و … برای کد کردن و بهینه یابی استراتژی‌های خود استفاده کنید. و در عین حال سوای امکان سفارش اکسپرت می‌توانید از سفارش اندیکاتور برای دریافت یک نمایش گرافیکی از محاسبات استراتژی خود بهره ببرید.

– – –

بعضی از استراتژی‌ها بر اساس نوسان گيری از بازار رنج یا Side طراحی می‌شوند و بعضی ديگر بر اساس همراه شدن با روندها طراحی گرديده‌اند. به هر صورت تركيب احتمال موفقيت و نسبت سود به ضرر بايد به گونه‌ای باشد كه سيستم سود ده باشد. برای مدیریت این موضوع باید با مفاهیم آموزش مدیریت ریسک و سرمایه آشنایی کافی داشته باشید. به جدول زير دقت فرماييد.

01-درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه
01-درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه

همانطور كه می‌بینيد تحت هيچ شرايطی نبايد در ناحيه پايين سمت چپ كه به رنگ قرمز نوشته شده است، حضور داشته باشيد. برای درک بهتر این موضوع می‌توانید مقاله‌های بخش مدیریت سرمایه را مطالعه کنید. آموزش مدیریت سرمایه‌ صحیح، آموزش مدیریت ریسک و سرمایه مناسب و استفاده از نرم افزار مدیریت سرمایه متناسب می‌تواند راه شما را برای دستیابی به یک سود پایدار را تسهیل کند. در دو ناحيه پايين سمت راست و بالا سمت چپ می‌توانيد سود كنيد. ولي اگر در ناحيه بالا سمت راست باشيد،‌ يعنی هم نسبت سود به ضررتان بالا باشد و هم احتمال موفقيت‌تان، آن وقت است كه مانند كيمياگران، اكسير جوانی را يافته‌ايد. فرمول زیر رابطه بین درصد موفقیت و ضریب سوددهی و نسبت سود به ضرر را نشان می‌دهد. این معجره‌ی آموزش مدیریت سرمایه‌، آموزش مدیریت ریسک و سرمایه و شناخت درست بازار است. استفاده از نرم افزار مدیریت سرمایه و یا سفارش کد مدیریت سرمایه هم می‌تواند ابزار مناسبی برای این مطلوب باشد.

02-درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه
02-درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه

P : درصد موفقیت

Pf ( Profit Factor ) : نسبت مجموع سودها به مجموع ضررها

K : نسبت متوسط سودها به متوسط ضررها

Gross Profit :  سود ناخالص ( مجموع تمام سودها )

Gross Loss : ضرر ناخالص ( مجموع تمام ضررها )

به طور مثال اگر P کم باشد مثلا 30%، می‌بایست نسبت سود به ضرر به اندازه کافی زیاد شود تا Pf بزرگ‌تر از 1 گردد. می‌توانیم فرمول فوق را بر حسب Profit Factor بنویسیم.:

03-درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه
03-درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه

 

به طور مثال اگر احتمال موفقيت 40% باشد و نسبت سود به ضرر 1.5 باشد، داريم :

04-درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه
04-درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه

همان‌طور که می‌بینید برای اینکه Pf بزرگ‌تر از 1 شود، افزایش مقدار K خیلی مهم است. اما در ادامه توضیح خواهیم داد که افزایش نسبت سود به ضرر به تنهایی، ضامن موفقیت نمی‌باشد. شما نمی‌توانید حجم معاملاتی‌تان را بر اساس نسبت سود به ضرر (استراتژی‌های روند دار) طراحی کنید. چرا که در بسیاری از موارد بازار حالت رنج دارد. همانطور که در سال 2011 اکثر مواقع بازار در حالت رنج بود و بسیاری از تریدرها ضرر نمودند. استفاده از آموزش مدیریت ریسک و سرمایه و یا نرم افزار مدیریت سرمایه این‌جاست که به کمک معامله‌‌گر می‌آید. شما می‌بایست حجم معاملاتی‌تان را بر اساس درصد موفقیت سیستم‌تان طراحی کنید نه نسبت سود به ضرر. پس چرا اغلب تریدرها ترجیح می‌دهند از پارامترهایی مثل  net profit ,sharp ratio, payoff ratio ,profit factor ,max draw down استفاده نمایند؟

جواب این است که پیدا کردن استراتژی‌هایی با درصد موفقیت بالا بسیار سخت‌تر از پیدا کردن استراتژی‌هایی است که نسبت سود به ضرر آنها بالا است. و با optimize سیستم، نتیجه ظاهرا سودده خواهد بود. به خصوص در کوتاه مدت. پایین بودن احتمال موفقیت در دراز مدت ریسک ورشکستگی را بالا می‌برد و این چیزی است که کمتر تریدری به آن توجه دارد. دلیل آن از نظر ریاضی خیلی واضح است. وقتی که احتمال موفقیت پایین است، یعنی تعداد معاملات سود ده (W) اندک می‌باشد. و این بدان معناست که تعداد معاملات ضررده (L) زیاد می‌باشد. در اینجا پارامتری ظاهر می‌گردد که قاتل سرمایه هر تریدری است و آن تعداد باخت های متوالی است. وقتی شما تعداد باخت‌هایتان بالا است، احتمال اینکه چند باخت پشت سرهم داشته باشید بسیار بالا می‌رود. البته نیاز به یادآوری نیست که تمام این‌ها می‌تواند با یک سیستم مدیریت سرمایه‌ی صحیح برخواسته از آموزش مدیریت سرمایه مناسب و یا کاربرد نرم افزار مدیریت سرمایه مناسب (و یا سفارش کد مدیریت سرمایه) قابل مدیریت است.

با یک مثال مطلب را توضیح می‌دهیم :

فرض کنید که شما آموزش مدیریت سرمایه مناسبی را در به کار بسته‌اید و در هر معامله 2% از سرمایه‌تان را ریسک نموده‌اید. اگر شما 5 باخت متوالی داشته باشید، 10% از سرمایه‌تان را از دست داده‌اید. که مبلغ بسیار قابل توجه‌ای است. حالا باخت‌های پشت سر هم را از نظر روانشناسی بررسی می‌کنیم:

فرض کنید که استراتژی بسیار سوددهی دارید که روندی است ولی تعداد باخت‌هایتان خیلی بیشتر از بردهایتان است، اگر شما از اکسپرت استفاده نکنید و خودتان ترید نمایید، بعد از 5 باخت متوالی به استراتژی‌تان شک نمی‌کنید؟ آیا کماکان به سیستم‌تان وفادار می‌مانید؟

تریدرهای کمی وجود دارند که مثل ماشین عمل کنند و بعد از 5 باخت متوالی به استراتژی‌شان وفادار بمانند. بنابراین باخت‌های زیاد از نظر روحی و روانی هم شما را تحت فشار می‌گذارد.

نتیجه گیری

استراتژی‌های با درصد موفقیت پایین ممکن است در بک تست، نتیجه خوبی بدهند ولی ریسک ورشکستگی بالایی دارند و از آنجا که بازار غیر قابل پیش بینی است، و در 70 درصد موارد رنج است ، بنابراین عاقلانه این است که روی استراتژی‌های اسیلاتوری سرمایه‌گذاری شود به خصوص در مورد اکسپرت‌ها. و در صورت استفاده از استراتژی‌های روند دار می‌بایست حجم معاملاتی خیلی محافظه کارانه‌تر در نظر گرفته شود.

– – –

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف، می‌توان استراتژی‌های بر مبنای مباحث حجم یا هر یک از مباحث تحلیل تکنیکال را به وسیله‌ی سفارش کد پایتون یا سفارش کد mql و سفارش اکسپرت کد کرد و در پروسه‌ی بک تست اعتبار سنجی نمود. همچنین می‌توان از طریق سفارش اندیکاتور به آن‌ها یک جنبه‌ی نمایشی نمایان‌تری برای تسهیل تحلیل در سابقه‌ی نماد داد.

– – –

در مقاله‌ی بعدی به بررسی «امید ریاضی و بازگشت سرمایه چیست؟» می‌پردازیم.

نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟

نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟

در مقاله‌ پیشین از سری مقالات مرتبط با مدیریت سرمایه در بازار‌ها‌ی مالی به شرح و  بررسی «چرا یک معامله‌گر باید استراتژی شخصی داشته باشد؟» پرداختیم.، در این مقاله به شرح این که «نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟» می‌پردازیم.

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف برای اعمال هر یک از این مفاهیم در استراتژی‌های معاملاتی می‌توانید از سفارش کد پایتون، سفارش کد mql و … برای کد کردن و بهینه یابی استراتژی‌های خود استفاده کنید. و در عین حال سوای امکان سفارش اکسپرت می‌توانید از سفارش اندیکاتور برای دریافت یک نمایش گرافیکی از محاسبات استراتژی خود بهره ببرید.

– – –

فرض کنید سودی را در نظر گرفته‌اید برای رسیدن به این سود، چقدر ریسک متحمل می‌شوید؟ اگر تارگت شما 100 pip باشد و ریسکی که متحمل می‌شوید، 50 pip باشد، نسبت سود به ضرر شما 2 است.

یکی از پارامتر‌هایی که در بحث مدیریت سرمایه باید مورد توجه و مطالعه قرار گیرد مبحث  Risk/Reward ratio یا نسبت سود به ضرر است. منطقا بهره‌گیری از آموزش مدیریت سرمایه‌ی مناسب می‌تواند به تسهیل این روند کمک شایانی کند. البته در صورت انتخاب و تست سیستم مدیریت سرمایه‌ی مطلوب خود می‌توانید از سفارش کد مدیریت سرمایه نیز استفاده کنید و یا از نرم افزار مدیریت سرمایه مناسبی استفاده کنید.

نکته : نسبت سود به ضرر بر اساس مقدار ریسکی است که در ابتدای معامله متحمل می‌شوید. بنابراین کارهایی مثل بستن دستی پوزیشن یا Trailing Stop کردن یا Risk Free کردن معامله در فرمول نسبت سود به ضرر نقشی ندارند.

دلیل مهم بودن نسبت سود به ضرر این است که یکی از پارامترهایی است که نشان می‌دهد یک استراتژی سود ده است یا خیر ( البته شرط لازم است و نه کافی ).

به طور مثال اگر نسبت سود به ضرر شما 1 باشد و در 50% موارد موفق باشید، شما در نهایت بازنده هستید. چرا که مقداری از پول شما صرف هزینه‌هایی مثل Spread و کمیسیون و … می‌شود.

اگر نسبت سود به ضرر شما 2 باشد و در 35% موارد موفق باشید، برنده هستید.

به جدول زیر دقت کنید :

01-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
01-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟

اما تعاریف بالا راجع به مفهوم نسبت سود به ضرر خیلی ساده انگارانه است. ما می‌خواهیم معنی واقعی نسبت سود به ضرر را تعریف کنیم.

 

معنی واقعی Risk/Reward چیست ؟

(( همیشه باید مقدار tp از مقدار sl  بیشتر باشد. ))

حتما این جمله را بارها و بارها در سایت‌ها و گروه‌های مختلف شنیده‌اید. این جمله درست است ولی بیانگر تمام واقعیت نیست. و خیلی از کسانی که این جمله را می‌گویند هنوز خود مفهوم واقعی آن را درک نکرده‌اند. آن‌ها خیلی راحت می‌گویند که اگر حد سود را از حد ضرر بیشتر در نظر بگیرید، معامله ، معامله خوبی است. بعضی از حرفه‌ای‌ترها می‌گویند «اگر حد سودتان از حد ضررتان بیشتر نبود، از معامله صرف نظر کنید.»

واقعیت این است که استفاده از این قانون که ((حد سود باید بیشتر از حد ضرر باشد )) بدون در نظر گرفتن احتمال رخ دادن هرکدام ، کاملا غلط است.

این مسئله را با یک مثال روشن می‌کنیم. فرض کنید در یک شرط بندی شرکت کرده‌اید که هزینه‌ی شرکت در آن یک دلار است و در صورت برنده شدن، یک میلیون دلار جایزه می‌گیرید.

02-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
02-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

ظاهرا شرط بندی خوبی است. زیرا که نسبت سود به ضرر برابراست با 1,000,000$.

 باید به این نکته توجه داشته باشید که دو میلیون نفر در این شرط بندی شرکت کرده اند.

بسیار خوب بیایید احتمال برنده شدن و بازنده شدن را محاسبه کنیم :

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

03-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
03-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟

حالا ریسک واقعی را حساب می‌کنیم. :

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

04-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
04-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟

همانطور که مشاهده میکنید نسبت سود به ضرر 0.5 شد یعنی شما به ازای هر دلاری که ریسک می‌کنید تنها 50 سنت سود می‌کنید. و این معامله بسیار معامله بد و غیر منطقی است. همانطور كه در بالا ذكر گرديد فرمول واقعي Reward/Risk به شكل زير است :

05-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
05-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟

مثال بالا بیانگر مفهوم واقعی نسبت سود به ضرر است.در معادلات E(win) همان حد سود و E(loss) همان حد ضرر است. با استفاده از فرمول فوق می‌توانیم حداقل نسبت سود به ضرر را با استفاده از احتمال موفقیت و یا حداقل احتمال موفقیت با استفاده از نسبت سود به ضرر به دست آوریم. به فرمول‌های زیر توجه کنید.

06-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
06-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟

 Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

 به طور مثال اگر نسبت سود به ضرر برابر 1 باشد، حداقل احتمال بردی را که سیستم‌مان باید داشته باشد به دست می‌آوریم :

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

07-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
07-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟

یا اگر طبق خروجی بک‌تست استراتژی‌مان احتمال برد ما 60% باشد، حداقل نسبت سود به ضرری که می‌توانیم داشته باشیم و سیستم‌مان همچنان سودده باشد برابر است با :

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

08-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
08-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟

گراف زیر منحنی مرزی بین سود ده بودن و ضرر ده بودن سیستم را با توجه به مقادیر مختلف احتمال موفقیت و نسبت سود به ضرر را نشان می‌دهد.

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

09-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
09-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟

همانطور که می‌بینید، شرط لازم ( و نه کافی ) برای اینکه سیستم‌تان سود ده باشد این است که بالای منحنی قرمز قرار گیرد. این پارامتر می‌تواند کمک بسیار خوبی برای تشخیص و تخصیص سیستم مدیریت سرمایه‌ی مناسب برای سیستم معاملاتی‌تان باشد. استفاده از آموزش مدیریت سرمایه مناسب می‌تواند کمک بسیار خوبی به شما در این راستا باشد. همچنین می‌توانید از نرم افزار مدیریت سرمایه برای تسهیل این پروسه کمک بگیرید. جدول زیر این موضوع را با جزئیات بیشتری نشان می‌دهد. :

10-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
10-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
11-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
11-نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟

– – –

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف، می‌توان استراتژی‌های بر مبنای مباحث حجم یا هر یک از مباحث تحلیل تکنیکال را به وسیله‌ی سفارش کد پایتون یا سفارش کد mql و سفارش اکسپرت کد کرد و در پروسه‌ی بک تست اعتبار سنجی نمود. همچنین می‌توان از طریق سفارش اندیکاتور به آن‌ها یک جنبه‌ی نمایشی نمایان‌تری برای تسهیل تحلیل در سابقه‌ی نماد داد.

– – –

در مقاله‌ی بعدی به بررسی «درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه» می‌پردازیم.

چرا استراتژی شخصی

چرا استراتژی شخصی
چرا استراتژی شخصی

در مقاله‌ پیشین از سری مقالات مرتبط با مدیریت سرمایه در بازار‌ها‌ی مالی به شرح و  بررسی «چرا هیچ سیستمی نمی‌تواند 100 درصد سود ده باشد» پرداختیم.، در این مقاله به شرح این که «چرا یک معامله‌گر باید استراتژی شخصی داشته باشد؟» می‌پردازیم.

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف برای اعمال هر یک از این مفاهیم در استراتژی‌های معاملاتی می‌توانید از سفارش کد پایتون، سفارش کد mql و … برای کد کردن و بهینه یابی استراتژی‌های خود استفاده کنید. و در عین حال سوای امکان سفارش اکسپرت می‌توانید از سفارش اندیکاتور برای دریافت یک نمایش گرافیکی از محاسبات استراتژی خود بهره ببرید.

– – –

چرا یک معامله گر باید استراتژی شخصی داشته باشد و نتایج معاملاتش را یادداشت نماید؟

یکی از مهم‌ترین مطالبی که در فرآیند آموزش به معامله‌گران توصیه می‌شود، طراحی یک استراتژی شخصی و مهم‌تر از آن یادداشت نتایج کلیه‌ی معاملات با تمام جزئیات می‌باشد. از طرفی دیگر در آموزش‌های نوین، تاکید می‌گردد که تحلیل بازار ( اعم از تکنیکال ، فاندامنتال و … ) تنها 20% از فرآیند یک معامله است. ممکن است این دو موضوع در ظاهر با هم متناقض باشند، ولی به هیچ وجه این طور نیست. هدف از داشتن استراتژی، این است که یک معامله‌گر نقطه‌ی ورود و نقطه‌ی خروج و تمام عوامل حاکم بر تریدش را از قبل مشخص نماید. و معامله گر از یک رویه‌ی ثابت و مشخص در تریدهایش استفاده کند.

هدف از یادداشت کردن معاملات با تمام جزئیات، به دو بخش تقسیم می‌شود.:

  1. یادداشت شرایط معامله از نظر تکنیکال ( چگونگی تشخیص روند، نقطه ورود، نقطه خروج و …)
  2. شرایط روحی حاکم بر معامله گر در لحظه‌‌ی ترید ؛با این هدف که یک معامله‌گر با مرور معاملات گذشته،  نقاط ضعف خود و سیستمش را پیدا نموده و با رفع آن‌ها استراتژیش را بهبود بخشد.

یادداشت نتایج معاملات ( مقدار سود و مقدار ضرر و …) با این هدف که بعد از استخراج نتایج معاملات متعدد ( حداقل 100 معامله ) معامله‌گر نتایج آماری را به دست آورد و از آن‌ها در طراحی سیستم مدیریت سرمایه‌اش استفاده نماید.

در بحث مدیریت سرمایه و طراحی سیستم بهینه، داشتن این اطلاعات آماری، حیاتی می‌باشد. و بدون دانستن آن‌ها، مدیریت سرمایه بی‌معنی می‌باشد. باید از یک آموزش مدیریت سرمایه گذاری و ریسک معتبر استفاده نمود که به تمام نکاتی نظیر این در آن پرداخت شده باشد. همچنین امکان استفاده از نرم افزار مدیریت سرمایه و یا سفارش کد مدیریت سرمایه نیز وجود دارد.

هرچه تعداد معاملات یک معامله‌گر بیشتر باشد، نتایج حاصله دقیق‌تر و قابل‌اعتمادتر خواهند بود. بنابراین اگر نتایج معاملات‌تان را یادداشت نمی‌کنید و یا از یک استراتژی مشخص در تریدتان استفاده نمی‌کنید، درواقع شما معامله‌گر نیستید و متأسفانه در حال قمار کردن می‌باشید!!! چه خوشتان بیاید و چه خوشتان نیاید، واقعیت معامله همین است. فرض ما این است که شما اطلاعات حیاتی برای طراحی مدیریت سرمایه را دارید و با این فرض آیتم‌های مهم مدیریت سرمایه را توضیح می‌دهیم. قبل از توضیح اجزای مدیریت سرمایه، ابتدا راجع به این مطلب صحبت می‌کنیم که اصولاً هدف از مدیریت سرمایه چیست؟ چرا این‌قدر بر لزوم استفاده از یک آموزش مدیریت سرمایه گذاری و ریسک معتبر برای آشنایی با سیستم‌های مختلف مدیریت سرمایه تاکید می‌کنیم. چرا به امکان استفاده از نرم افزار مدیریت سرمایه و یا سفارش کد مدیریت سرمایه تاکید می‌کنیم.

مهم‌ترین هدف مدیریت سرمایه، تعیین مقدار حجم بهینه برای ورود به هر معامله با توجه به شرایط فعلی حساب است.

حجم بهینه عبارت است از بالاترین حجمی که می‌توان وارد معامله شویم بدون اینکه ریسک خارج از کنترلی متحمل شویم. در آینده راجع به چگونگی کنترل ریسک و محاسبه حجم بهینه، صحبت خواهیم نمود.

حال به توضیح اجزای مدیریت سرمایه می‌پردازیم :

  1. احتمال موفقیت
  2. احتمال شکست
  3. درصد سود در هر معامله
  4. درصد ضرر هر معامله
  5. نسبت سود به ضرر

شناخت اجزا و المان‌های دخیل در آموزش مدیریت سرمایه گذاری و ریسک به ما کمک می‌کند که راحت‌تر بتوانیم سیستم مدیریت سرمایه‌ی مطلوب خود را انتخاب کرده و به کار بگیریم و یا از سفارش کد مدیریت سرمایه و نرم افزار مدیریت سرمایه مطلوب خود برای سیستم مدیریت سرمایه‌ی خود استفاده کنیم.

احتمال موفقیت

P : احتمال موفقیت

V : تعداد معاملات سود ده

N : تعداد کل معاملات

 این آیتم یکی از مهم‌ترین پارامترهای ارزش‌گذاری یک استراتژی می‌باشد. در استراتژی‌های روندی ممکن است احتمال موفقیت کمتر از 50% باشد ولی سیستم همچنان سود ده باشد. ولی در سیستم‌های اسیلاتوری حتماً باید از 50% بیشتر باشد. در آینده خواهیم دید که اگر بخواهیم از بین دو استراتژی که سودهای تقریباً یکسانی دارند، یکی را انتخاب کنیم، می‌بایست استراتژی با احتمال موفقیت بالاتر را انتخاب نماییم.

01-چرا استراتژی شخصی
01-چرا استراتژی شخصی

 Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

احتمال شکست

q : احتمال شکست. اگر احتمال موفقیت را داشته باشیم، احتمال شکست به‌راحتی از فرمول بالا به دست می‌آید.

02-چرا استراتژی شخصی
02-چرا استراتژی شخصی

درصد سود در هر معامله

a% عبارت است از مجموع سودها تقسیم‌ بر تعداد معاملاتی که با سود بسته‌ شده‌اند.

03-چرا استراتژی شخصی
03-چرا استراتژی شخصی

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

درصد ضرر هر معامله

b% عبارت است از  مجموع ضررها تقسیم‌ بر تعداد معاملاتی که با ضرر بسته‌ شده‌اند.

04-چرا استراتژی شخصی
04-چرا استراتژی شخصی

 

نسبت سود به ضرر

یکی از مهم‌ترین پارامترهای ارزش‌گذاری یک استراتژی می‌باشد. مقدار سود به ضرر هیچ‌گاه نباید کمتر از 1 باشد.

نکته : فرمول‌های فوق در منابع مختلف ممکن است با حروف و نمادهای مختلفی نشان داده شوند. به‌طور مثال  a را در بعضی منابع با w و  b  را با L نشان می‌دهند. مهم این است که مفاهیم اجزاء و رابطه بین آنها درک شود.

 

05-چرا استراتژی شخصی
05-چرا استراتژی شخصی

– – –

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف، می‌توان استراتژی‌های بر مبنای مباحث حجم یا هر یک از مباحث تحلیل تکنیکال را به وسیله‌ی سفارش کد پایتون یا سفارش کد mql و سفارش اکسپرت کد کرد و در پروسه‌ی بک تست اعتبار سنجی نمود. همچنین می‌توان از طریق سفارش اندیکاتور به آن‌ها یک جنبه‌ی نمایشی نمایان‌تری برای تسهیل تحلیل در سابقه‌ی نماد داد.

– – –

در مقاله‌ی بعدی به بررسی «نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟» می‌پردازیم.

چرا لوريج شمشير دو لبه است؟

چرا لوريج شمشير دو لبه است؟
چرا لوريج شمشير دو لبه است؟

در مقاله‌ پیشین از سری مقالات مرتبط با مدیریت سرمایه در بازار‌ها‌ی مالی به شرح و  بررسی «چرا هیچ سیستمی نمی‌تواند 100 درصد سود ده باشد» پرداختیم.، در این مقاله به شرح این که «چرا لوريج شمشير دو لبه است؟» می‌پردازیم.

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف برای اعمال هر یک از این مفاهیم در استراتژی‌های معاملاتی می‌توانید از سفارش کد پایتون، سفارش کد mql و … برای کد کردن و بهینه یابی استراتژی‌های خود استفاده کنید. و در عین حال سوای امکان سفارش اکسپرت می‌توانید از سفارش اندیکاتور برای دریافت یک نمایش گرافیکی از محاسبات استراتژی خود بهره ببرید.

– – –

در مورد استفاده از لوريج یا اهرم هميشه هشدارهايی داده می‌شود. اما چرا؟ واقعيت اين است كه لوريج به خودی خود خطرناك نيست. يك تريدر حرفه‌ای از آن به عنوان ابزاری برای معامله‌های بيشتر استفاده می‌كند. ولي يك تريدر تازه كار و بي تجربه به وسيله‌ی آن، به سرعت سرمايه‌ی خود را از دست می‌دهد.

در واقع لوریج ابزاری‌ست که از آن می‌توان برای افزایش سود حاصل از معاملات بهره جست ولی کاربرد این ابزار مانند هر ابزار دیگری در سیستم‌های معاملاتی می‌بایست با لحاظ‌ کردن سیستم مدیریت سرمایه متناسب باشد. باید از آموزش مدیریت سرمایه گذاری و ریسک متناسب با ابزار‌های به کار برده شده در معاملات و سیستم معاملاتی استفاده کرد. و یا از نرم افزار مدیریت سرمایه مناسب استفاده کرد. البته سفارش کد سیستم مدیریت سرمایه‌ مناسب هم می‌تواند از گزینه‌هایی باشد که می‌توان برای مدیریت ریسک در سیستم‌های معاملاتی در نظر گرفت.

به جدول زیر توجه کنید.، این جدول نشان می‌دهد كه چرا لوريج برای تريدرهای تازه كار، خطرناك است. و چرا به آن شمشیر دو لبه می‌گویند.

01-چرا لوريج شمشير دو لبه است؟
01-چرا لوريج شمشير دو لبه است؟

جدول فوق بيانگر اين موضوع است كه اگر قيمت جفت ارزی در يك تريد فقط 1% تغيير كند، سرمايه‌ی يك معامله‌گر با لوريج‌های مختلف چه تغييری خواهد كرد. بگذاريد با يك مثال جدول بالا را توضيح دهيم. فرض كنيد قيمت جفت ارز USD_JPY از  120.00 به  121.20 افزايش پيدا كند. يعنی به اندازه 1% رشد كند. و شما به اندازه 1 LOT معامله‌ی خريد انجام داده باشيد. در اين صورت سود شما با لوريج‌های مختلف به شكل جدول زير خواهد بود.

02-چرا لوريج شمشير دو لبه است؟
02-چرا لوريج شمشير دو لبه است؟

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

همانطور كه مشاهده می‌كنيد، اگر با 1000$ و با لوريج 1:100 معامله كرده باشيد شما 100% سود كرده‌ايد. ولي نكته اينجاست كه ممكن است معكوس آن اتفاق افتاده باشد. يعني شما معامله‌ی sell انجام داده باشيد.؛ دقیقا این‌جاست که نقش سیستم‌های ‌مدیریت سرمایه پر رنگ‌تر از معمول می‌شود.، آموزش‌های مدیریت سرمایه‌ به شما در کنترل ریسک در معاملات‌تان کمک می‌کند و از بروز ضرر‌های بالا جلو‌گیری می‌نماید.

در اين صورت :

03-چرا لوريج شمشير دو لبه است؟
03-چرا لوريج شمشير دو لبه است؟

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

همانطور كه مشاهده می‌كنيد، استفاده نادرست از لوريج واقعا شمشير دولبه است. شايد فكر كنيد كه من ضررهايم را محدود می‌كنم به حداكثر 30 پيپ. پس سرمايه‌ام را به خطر نمی‌اندازم. خوب فرض كنيم شما با 500$ سرمايه، يك حساب مينی لات باز كرده‌ايد با لوريج 1:50 حالا شما يك پوزيشن buy گرفته‌ايد با حجم 0.2 Lot و حد ضرر 30 pip وقتی با حجم 0.2 Lot تريد می‌كنيد ارزش هر پيپ برابر 2$ است. و دست بر قضا شما در اين معامله ضرر می‌كنيد.

30pip ضربدر 2=60$

بله شما 60 دلار ضرر كرده‌ايد و 12% از سرمايه‌تان را از دست داده‌ايد. شما ضرر اين معامله را از روی بدشانسی می‌دانيد و فردا دوباره وارد معامله می‌شويد. اين‌بار با حجم 0.4 Lot چرا كه بايد ضرر ديروز را هم جبران كنيد. اين‌بار هم حد ضرر را 30 پيپ قرار می‌دهيد. باز هم در معامله شكست می‌خوريد . و اين‌بار ارزش هر پيپ 4$ شده است.

30Pip ضربدر 4 = 120$

اين‌بار 27% از سرمايه‌تان را از دست داده‌ايد و حساب شما به 320$ تنزل پيدا كرده است.

روز سوم شده است و اين‌بار توقع موفقيت از تريدتان داريد. ولي شكست ديروز باعث شده كمی محافظه‌كارانه‌تر وارد بازار شويد. و اين‌بار هم با حجم 0.2 LOT  و با همان حد ضرر 30 پيپ وارد می‌شويد.

بازار دست بردار نيست و باز هم خلاف پيش‌بينی شما حركت می‌كند و

30pip  ضربدر  2  =  60$

اينبار هم با 60$ ضرر  و كاهش 19% سرمايه، حسابتان 260$  شده است.

ديگر مستاصل شده‌ايد و به اين نتيجه رسيده‌ايد كه مقدار 30 پيپ ضرر، كم است و اگر حد ضرر را به 50 پيپ افزايش دهيد، احتمالا قيمت با آن برخورد نخواهد كرد. پس در تريد چهارم با 0.3Lot وارد بازار می‌شويد.

متاسفانه بازار به سرمايه شما توجه‌ای ندارد و بی‌رحمانه خلاف جهت تريد شما حركت می‌كند و حدضرر شما فعال می‌گردد.

50pip*3=150$

متاسفانه Margin Call شديد.، به همين راحتی! باز آن چه مشخص ست این که خلا استفاده از یک سیستم مدیریت سرمایه‌ی متناسب کاملا مشهود است. برای این منظور و انتخاب سیستم مدیریت سرمایه‌ متناسب با سیستم معاملاتی باید منابع معتبر و مشخصی برای آموزش مدیریت سرمایه گذاری و ریسک داشته باشید. همچنین می‌توانید از نرم افزار مدیریت سرمایه و یا سفارش کد مدیریت سرمایه نیز استفاده کنید.

04-چرا لوريج شمشير دو لبه است؟
04-چرا لوريج شمشير دو لبه است؟

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

شايد فكر كنيد سناريوی بالا خيلي بدبينانه است و احتمال اينكه 4 بار پشت سر هم معاملات با ضرر بسته شوند خيلي كم است. ولی بايد بگویم كه تقريبا تمام تريدرها اين سناريو را تجربه كرده اند و اصلا چيز دور از ذهني نيست.

اما نكته‌ی بسیار مهمی كه اكثر تريدرها به آن توجه‌ای نمی‌كنند، ارتباط بين لوريج و اسپرد است. كه در معاملات با حجم های بالا براي معامله گران بسيار گران تمام می‌شود.

به جدول زير دقت فرماييد :

05-چرا لوريج شمشير دو لبه است؟
05-چرا لوريج شمشير دو لبه است؟

Recovery Factor یا فاکتور بازیابی

جدول بالا بيانگر اين موضوع است كه اگر شما با حجم 0.1 Lot معامله كنيد و اسپرد مربوطه 5 پيپ باشد، با لوريج های مختلف چه درصدی از سرمايه شما بابت اسپرد مصرف مي شود. همانطور كه مشاهده ميكنيد اگر شما با لوريج 1:100 و با حجم 0.1 Lot معامله كنيد، 5% از سرمايه شما بابت اسپرد از بين رفته است. كه درصد بسيار بالايی است. و در دراز مدت مثل موريانه سرمايه شما را می‌خورد و از بين می‌برد.

نتيجه اين‌كه وقتی شما از لوريج استفاده می‌كنيد، لزوم تسلط بر مباحث آموزش مدیریت سرمایه و به کارگیری یک سیستم مدیریت سرمایه‌ی متناسب بسیار مشهود‌تر خودنمایی می‌کند. در این شرایط رعايت قوانبن مديريت سرمايه بسيار حياتی‌تر است و ضامن بقای شما در بازار سرمایه (سهام، آتی‌سکه، بازار جهانی، ارز و…) خواهد بود. همچنین برای این که از اجرای موارد سیستم مدیریت سرمایه‌ی خود کاملا مطمئن باشید می‌توانید از نرم افزار مدیریت سرمایه استفاده کنید و یا از سفارش کد مدیریت سرمایه بهره بگیرپد.

– – –

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف، می‌توان استراتژی‌های بر مبنای مباحث حجم یا هر یک از مباحث تحلیل تکنیکال را به وسیله‌ی سفارش کد پایتون یا سفارش کد mql و سفارش اکسپرت کد کرد و در پروسه‌ی بک تست اعتبار سنجی نمود. همچنین می‌توان از طریق سفارش اندیکاتور به آن‌ها یک جنبه‌ی نمایشی نمایان‌تری برای تسهیل تحلیل در سابقه‌ی نماد داد.

– – –

در مقاله‌ی بعدی به بررسی «چرا یک معامله‌گر باید استراتژی شخصی داشته باشد؟» می‌پردازیم.

چرا هیچ سیستمی نمی تواند 100 درصد سود ده باشد

چرا هیچ سیستمی نمی تواند 100 درصد سود ده باشد
چرا هیچ سیستمی نمی تواند 100 درصد سود ده باشد

در مقاله‌ پیشین از سری مقالات مرتبط با مدیریت سرمایه در بازار‌ها‌ی مالی به شرح و  بررسی «چرا به مدیریت سرمایه بی‌توجه ای می شود؟» پرداختیم.، در این مقاله به شرح این که «چرا هیچ سیستمی نمی‌تواند 100 درصد سود ده باشد؟» می‌پردازیم.

در صورت برقراری شرایط معاملات الگوریتمی در بازار هدف برای اعمال هر یک از این مفاهیم در استراتژی‌های معاملاتی می‌توانید از سفارش کد پایتون، سفارش کد mql و … برای کد کردن و بهینه یابی استراتژی‌های خود استفاده کنید. و در عین حال سوای امکان سفارش اکسپرت می‌توانید از سفارش اندیکاتور برای دریافت یک نمایش گرافیکی از محاسبات استراتژی خود بهره ببرید.

– – –

هیچ سیستمی 100 درصد سود ده نیست این یک فکت مسلم از بازار است. هر سیستم معاملاتی‌ای با پوزیشن‌های سود‌ ده و ضرر دهی در بطن خود همراه خواهد بود. تمام بحث بر سر این است که سیستم معملاتی شما می‌تواند با یک سیستم مدیریت سرمایه‌ مناسب ترکیب شده و توسعه یابد کاری که بخش مدیریت سرمایه‌ی لحاظ شده در سیستم معاملاتی شما می‌تواند انجام دهد این است که عملا ریسک معاملات را به سطح منطقی خاصی برساند و ثبات نسبی‌ای به روند معاملات شما بدهد. انتخاب یک سیستم مدیریت سرمایه‌ی متناسب از طریق بهره‌گیری از آموزش مدیریت سرمایه و آشنایی با مفاهیم مندرج در آموزش مدیریت سرمایه گذاری و ریسک ممکن خواهد بود. البته همیشه گزینه‌ی استفاده از نرم افزار مدیریت سرمایه متناسب و یا سفارش کد هم می‌تواند به شما کمک کند. این موضوع که هیچ سیستم معاملاتی‌ای سود 100٪ ای ندارد نه تنها نکته‌ی منفی‌ای نیست بلکه نکته‌ای ست که برای امکان پذیر بودن ادامه‌ی حرکت بازار کاملا ضروری می‌نمایید.

یکی از موفق‌ترین شکارچی‌های طبیعت، یوزپلنگ می‌باشد. ولی جالب است بدانید که این شکارچی قهار، تنها در کمتر از 25% از شکارهایش موفق می‌شود. یعنی از هر 100 بار تلاش برای شکار، حداکثر 25 بار آن‌ها موفقیت‌آمیز است.

اما نکته مهم‌تر این است که این درصد به ظاهر پایین‌، ضامن بقای یوزپلنگ است. چرا که اگر یوزپلنگ در 100% از شکارهایش موفق عمل می‌کرد.، بعد از مدتی دیگر شکاری باقی نمیماند و در نتیجه نسل یوزپلنگ از بین می‌رفت.

در بازار سرمایه بیان می‌شود که چون بازار قابل پیش بینی نیست.، هیچ سیستمی نمی‌تواند 100% سود ده باشد. آن‌چه که مهم است مدیریت سرمایه در معاملات است. و این که با استفاده از بهینه‌یابی بتوانید از سیستم معاملاتی خود به بهترین شکل ممکن استفاده کنید. آموزش مدیریت سرمایه گذاری و ریسک می‌تواند شما را برای رسیدن به یک روند پایدار حصول سود کمک کند. استفاده از نرم افزار مدیریت سرمایه متناسب و یا سفارش کد برای این موضوع هم می‌تواند ابزار مناسبی مدیریت سرمایه و ریسک شما در معاملات باشد. برای بحث بهینه‌یابی و شیوه‌های پرداخت به این موضوع هم می‌توانید به مقالات بخش بهینه‌یابی مراجعه کنید. به هر روی در واقع همین غیر قابل پیش بینی بودن بازار است که ضامن حیات بازار و امکان خرید و فروش را برای من و شما فراهم کرده است. چرا که اگر  سیستمی 100% سود ده باشد، بعد از مدتی بازار از حرکت باز خواهد ایستاد. برای توضیح مسئله به مثال زیر توجه کنید :

فرض کنید که شما سیستمی دارید که 100% سود ده می‌باشد. در این‌صورت شما با تمام سرمایه‌تان وارد بازار می‌شوید و مدیریت سرمایه معنایی ندارد. فرض کنیم شما با هزار دلار شروع می‌کنید با لوریج 1:100 و متوسط سود روزانه شما 50 پیپ است!!!

 

01-چرا هیچ سیستمی نمی تواند 100 درصد سود ده باشد
01-چرا هیچ سیستمی نمی تواند 100 درصد سود ده باشد

جدول فوق نشان می‌دهد که سرمایه شما در هر روز 1.5 برابر می‌شود و بعد از یک ماه سرمایه شما حدود 5 میلیون دلار شده است. حال حساب کنید بعد از یک سال سرمایه شما چه عدد نجومی‌ای می‌شود!!!

از آنجایی که بازار جهانی یک سیستم بسته می‌باشد ، برد شما معادل باخت نفر یا نفراتی دیگر است. در نتیجه بعد از مدتی دیگر کسی نمی‌ماند که شما با او معامله کنید. و به این ترتیب بازار از حرکت خواهد ایستاد.

پس با علم ریاضی هم ثابت شد که هیچ سیستمی 100% سود ده وجود ندارد و نباید هم وجود داشته باشد.

بنابراین دست از تلاش برای رسیدن به یک سیستم بی‌عیب و نقص بردارید و فرض را بر این بگذارید که برای شرکت در مسابقه ترید مجبور به پرداخت ورودیه می‌باشید و ورودیه شما، ضررهایتان می‌باشد. بنابراین از ضررهایتان لذت ببرید و تمرکزتان را بگذارید روی بهینه کردن سیستم‌تان به وسیله مدیریت سرمایه و بدانید که در این بازار (مثل هر کار دیگری) نمی‌شود یک شبه پولدار شد!!!

– – –

در مقاله‌ی بعدی به بررسی «چرا لوريج شمشير دو لبه است؟» می‌پردازیم.

سبد خرید
هیچ محصولی در سبد خرید وجود ندارد!
خرید را ادامه دهید